چکیده:
فروپاشی کارکردهای شناختی و عاطفی را میتوان در پارهای از اختلالهای روانی
مشاهده نمود؛اختلالهایی چون اتیسم، رت، آسپرگر، دمانس یا زوال عقلی نوع آلزایمر،
اختلال تطبیقی، عقب ماندگی ذهنی و...این فروپاشی از لحاظ رفتاری شامل نشانگانی از
قبیل:از دست دادن حافظه، تغییرات شخصیت، اشکال در یادآوری و انجام فعالیتهایی که در
گذشته کسب شده، اشکال در مهارتهای مراقبت از خویشتن، اختلال در مهارتهای زبان شفاهی
و زبان نوشتاری، اشکال در زمینه سلامت جسمی، فقدان تعادل در فعالیتهای حرکتی،
اختلال در خواب و افزایش حالتهای روان پریشی میباشد.جهت بکارگیری روشهای درمانی
مؤثر اهداف درمانی در دو حیطه اهداف بلند مدت و اهداف کوتاه مدت پیریزی
میشود.همچنین با استفاده از مداخلات درمانی مناسب میتوان دستیابی به اهداف را
میسر کرده و شرایط بهینه درمانی را تدارک نمود.
خلاصه ماشینی:
"این فروپاشی از لحاظ رفتاری شامل نشانگانی از قبیل:از دست دادن حافظه، تغییرات شخصیت، اشکال در یادآوری و انجام فعالیتهایی که در گذشته کسب شده، اشکال در مهارتهای مراقبت از خویشتن، اختلال در مهارتهای زبان شفاهی و زبان نوشتاری، اشکال در زمینه سلامت جسمی، فقدان تعادل در فعالیتهای حرکتی، اختلال در خواب و افزایش حالتهای روان پریشی میباشد.
ط-آموزش اعضاء خانواده برای نشان دادن واکنشهای مثبت نسبت به تواناییهای بیمار، تشویق بیمار برای تداوم درمانهای طبی و روانشناختی، تحقیق و تشویق فعالیتهای فردی بیمار و کاهش حرف زدن بیمار گونه مراجع توسط ارائه تقویتهای منفی و بیتوجهی و تذکر مستقیم.
(استفاده از آزمونهای سازگاری) (1) noitaxaleR 3)برنامهریزی یک جلسه مشورتی و تداوم آن با حضور مراجع، خانواده و مراقبین(و یا احیانا معلمین و مربیان)برای تعیین اهداف آموزشی، حرفهای، مسائل ارتباطی و فعالیتهای مرتبط با زندگی روزانه."