خلاصه ماشینی:
"):میپرسیم:از هنگام آمدن تا کنون در این نشست، اینجا و اکنون، چه دگر گونی یا تغییر حالت و رفتاری در خود مییابید؟چگونه؟تا چه حد؟ پرسش چهارم(دید گاه دانشی رواندرمانی):آیا میتوان برای تلاشها و کنشهای بالینی (پژوهش، تشخیص و درمان)دید گاهی دانشی داشت؟ برای پاسخ یابی به باز بینی فرا نگرانه به تلاشها و یافتههای خود در پرسشهای سه گانه پیشین میپردازیم پاسخها را با همنگری میکنیم:اگر بخواهیم نشانهها، پشتوانههاو حساسیتها دانشی را که یافته بودیم در دید گاهی دانشی باز گو کنیم چنین خواهد بود: دید گاه هنگامهها 1 :"تلاشهای بالینی مجتمع روان فضای پویایی را میسازند که از رو یا رویی یک انسان با انسانی دیگر و یا با چیزها پیدا میشود کوچکترین واحدهای آنرا، هنگامهها و بزرگترینها را، مجتمعها مینامیم:با نگرشی فرا نگرانه در مییابیم که آنچه در مجتمع میگذرد در هنگامه طنین انداز میشود و آنچه در هر هنگامه پیدا میشود نمودی از کل مجتمع است.
مجتمعهای بالینی با فراوانی پرسشها گسترش مییابند و با زیادی پاسخها ژرفتر میشوند، کنشهای پژوهشی، تشخیصی و درمانی اگر با پشتوانه آزادی، آگاهی، خواستها، محرمانه بودن و پرداخت کردن همراه شوند دقیقتر، روشنتر، متمایز تر می گردند، (1)دید گاه هنگامهها یا مجتمعها نامی است که بر یافتههای خود نهادهایم صراحت، اعتماد و اطمینان بیشتر مییابند حساسترین دادهها و گزینههای بالینی رواندرمانی را در میان خاطرهها، خواستها، هیجانها و دگر گونیهایی تلاشها، میتوان یافت و با اعتماد و اطمینان بکار گرفت" پرسش پنجم:(دانش و دانشی بودن):آیا دانش، در فضاهای بالینی، نشانههای ویژهأی دارد که میتوان با آنها دانشی بودن تلاشهای بالینی رواندرمانی را روشن و متمایز کرد؟ برای پاسخ یابی به فرا نگری در فرا نگریهای خود در پرسش چهارم میپردازیم از خود میپرسیم:چگونه باین دید گاه رسیدیم؟با تلاشی فرا نگرانه پرسش خود را در سه وضعیت باز بینی میکنیم."