چکیده:
این مقاله به بررسی نقش دین در تأمین بهداشت روانی افراد براساس یافتههای موجود
میپردازد.ابتدا تعریفی از بهداشت روان ارائه میکنیم، هرچند تعاریف مختلفی در این
زمینه وجود دارد ولی کارشناسان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را اینطور تعریف
کردهاند:«سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح
در محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی، عادلانه و مناسب در
پژوهشهای گوناگون تأثیر ارزشها و عقاید مذهبی در سلامت روانی افراد مورد بررسی قرار
گرفته است از جمله در یک مطالعه نشان داده شده است که عقاید مذهبی قویتر باعث ایجاد
یک اثر مثبت روانی میشود که در ارتقاء بهداشت روانی مؤثر است.(کوئینگ و همکاران،
1997، لارسن و کوئینگ، 2000).همچنین اعتقادات مذهبی باعث افزایش سلامت روان افراد
شده و رابطه مستقیمی بین مذهب و قدرت انطباق با محیط میباشد.در پژوهش دیگر بر روی
دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان انجام شده نتایج نشان داد که بین
توکل به خدا با افسردگی و پارانویا رابطه منفی و معنی دارد.و بین احساس آرامش با
بهداشت روان رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد یعنی هرچه احساس آرامش بهعنوان یکی
از ابعاد مذهبی توکل در فرد بیشتر باشد سلامت روانی فرد نیز افزایش مییابد و ابعاد
افسردگی فوبی و شکایات جسمانی در فرد کاهش مییابد»(صدری، 80)
خلاصه ماشینی:
"ابتدا تعریفی از بهداشت روان ارائه میکنیم، هرچند تعاریف مختلفی در این زمینه وجود دارد ولی کارشناسان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را اینطور تعریف کردهاند: «سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح در محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی، عادلانه و مناسب در پژوهشهای گوناگون تأثیر ارزشها و عقاید مذهبی در سلامت روانی افراد مورد بررسی قرار گرفته است از جمله در یک مطالعه نشان داده شده است که عقاید مذهبی قویتر باعث ایجاد یک اثر مثبت روانی میشود که در ارتقاء بهداشت روانی مؤثر است.
در پژوهشیها دیگر کهچند سال گذشته بر روی دانشجویان اصفهان و علوم پزشکی اصفهان به اتمام رسید نتایج نشان داد که بین توکل به خدا با افسردگی و افکار پارانویا و احساس آرامش با بهداشت روان و سلامت روانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد، یعنی هر چه احساس آرامش بهعنوان یکی از ابعاد توکل در فرد بیشتر و بالاترباشد، بهداشت روان و سلامت روانی فرد نیز افزایش یافته و ابعاد 2 افسردگی، فوبی و شکایات جسمانی ناشی از دردها و مسایل درمانی در فرد کاهش مییابد(صدری، 1380).
همچنین یافتههای پژوهشی(صدری، محمد رضا، 80)نشان میدهد که بین راهبرد مذهبی احساس آرامش در توکل و ابعاد مختلف سلامت روان رابطه منفی معنیدار وجود دارد؛بدین گونه که هرچه در فرد مقابله مذهبی آرامش افزایش یابد اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، فوبی، وسواس، شکایات جسمانی، حساسیت در روابط متقابل و افکار سوءظن در افراد کاهش مییابد و این نشانگر بالا رفتن سطح بهداشت و سلامت روانی افراد است."