خلاصه ماشینی:
دانسته ها مرز نوآوری و بدعت ترقی در نوآوری قسمت سوم مرضیه پاکروان اشاره: گفتیم که شخص نوآور، این واقعیت را دریافته که حرکت هستی بدون هدف عقلانی ممکن نیست و آن هدف جز مسیر صعودی از پلکان رشد و بالندگی به سوی حقیقت محض، مسیر دیگری ندارد و در این مسیر، رهرو خود اوست و مرکب، استعدادها و خلاقیتهای اوست و توشهی راه، چیزی جز توکل به هستی آفرین، اعتماد به نفس، شوق خستگی ناپذیر، اراده و نیز داشتن اطلاعات لازم نخواهد بود و محصول آن، نوآوری دیگری خواهد بود که در چرخهی حیات بشر و پیشرفت و تکامل جامعه قرار میگیرد و گذشته از این که در خود او انبساط و شکفتن را نتیجه میدهد، او را به ژرف اندیشی در دیگر حقایق هستی رهنمون میسازد.
ب. پیروی عالمانه از دیگران؛ همانگونه که گفتیم یک دسته از شناختها پیروی محض از دیگران است که در بیشتر اوقات گمراهی به دنبال دارد و قرآن کریم نیز آن را مذمت میفرماید: (و إذا قیل لهم اتبعوا ما أنزل الله قالوا بل نتبع مآ ألفینا علیه ءابآءنا أو لو کان ءاباؤهم لایعقلون شیئا و لایهتدون) 2 ؛ «هنگامی که به آنها گفته میشود که از آنچه خدا فرستاده تبعیت کنید، گفتند: آنچه را که پدرانمان به آن انس داشتند تبعیت میکنیم.
د. مساوی نبودن دانا و نادان: همچنان که بین ناآشنا به مسایل فردی و اجتماعی و دانای به آنها تفاوت آشکار وجود دارد، میتوان گفت علم هر عالمی نیز نسبت به نادانستهها و مجهولات، جهل محسوب میشود: «و ما أوتیتم من العلم إلا قلیلا» و این حقیقتی مهم در جهان هستی است که توجه به آن، انسان را از معصیت غرور علمی نجات میدهد.