چکیده:
به شیوهای هدفمند برای پژوهش انتخاب شدند.سپس افراد نمونه از نظر متغیرهای سن،جنسیت و تحصیلات باهم همتاسازی شده و برحسب تصادف در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند.در جلسههای برنامهء آموزشی مهارتهای کنترل کودک در گروه آزمایش فقط مادران شرکت کردند و به مدت 14 جلسه تحت آموزش مطابق برنامهء بارکلی(1981)و نیز فورهند و مک ماهون(1981)قرار گرفتند اما گروه گواه تا پایان پس آزمون هیچ آموزشی دریافت نکرد.اختلاف زناشویی در بین آنها مشاهده میشود. هدف از پژوهش حاضر،بررسی اثربخشی آموزش رفتاری کنترل کودک به والدین بر کاهش نشانههای نقص توجه/بیش فعالی و بهبود عملکرد رفتاری
خلاصه ماشینی:
"هدف از پژوهش حاضر،بررسی اثربخشی آموزش رفتاری کنترل کودک به والدین بر کاهش نشانههای نقص توجه/بیش فعالی و بهبود عملکرد رفتاری -------------- (1)-استادیار دانشکدهء روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (2)-استاد دانشگاه علامه طباطبایی (3)-استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن (4)-استاد دانشگاه علامه طباطبایی کودکان و نیز کاهش میزان گرایش به افسردگی مادران کودکان مبتلا به این اختلال است.
نتایج نشان داد که هم نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای و نقص توجه/بیش فعالی و هم رفتارهای مربوط به منزل کودکان پس از آموزش والدین بهبود زیادی یافته است.
نمرات میانگین تعدیل شده پیشنهاد میکند که آموزش مهارتهای کنترل کودک به والدین بر کاهش علایم نقص توجه/بیش فعالی کودکان مؤثر بوده است.
گرجی(3831)در پژوهش خود به این نتیجه رسید که آموزش رفتاری والدین باعث کاهش معنادار نشانههای نقص توجه/بیش فعالی کودکان نشده است و با توجه به شواهد به دست آمده از گزارش شرکتکنندگان،آموزش رفتاری والدین باعث افزایش اعتماد به نفس والدین در تربیت فرزند،تغییر نگرش آنان،بهبود روابط با یکدیگر و با کودک،کاهش احساس گناه و سرانجام افزایش سلامت روانی آنان شده است.
درمان دارویی برای اختلال نقص توجه/بیش فعالی ضروری است و آموزش مهارتهای کنترل کودک در افزایش انگیزهء تحصیلی این کودکان و افزایش اعتماد به نفس والدین در تربیت فرزندان بسیار مؤثر است.
آموزش رفتاری کنترل کودک به والدین،با وجود آنکه در نشانههای نقص توجه/ بیش فعالی بهبود ایجاد میکند،باعث طبیعی شدن آنان نمیشود و والدین این کودکان باز هم آنان را به عنوان کودکانی با مشکلات بالینی میشناسند."