چکیده:
مدیریت و مکان یابی مراکز آموزشی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: فضاهای آموزشی مقطع راهنمایی منطقه هفت تهران)
فرج زاده منوچهر,سرور هوشنگ
تخصیص فضا به کاربری های آموزشی یکی از موضوعات مهمی است که در برنامه ریزی های شهری مورد توجه می باشد. به دلیل حساسیت کاربری های آموزشی از نظر مسایل مختلف محیطی؛ نحوه تخصیص کاربری ها از اهمیت زیادی برخوردار است. در مقاله حاضر با تشکیل پایگاه اطلاعاتی منطقه 7 آموزش و پرورش تهران از متغیرهای تاثیرگذار از جمله جمعیت؛ کاربری مطلوب شهری و مکان مداری موجود؛ عامل سازگاری و مطلوبیت این مکان ها با بهره گیری از تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی (ساج) مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که توزیع فضاهای آموزشی از توزیع موزونی برخوردار نبوده و نیازمند ساماندهی مکان های فعلی و احداث 21 مکان جدید آموزشی با در نظر گرفتن استانداردهای لازم می باشد.
خلاصه ماشینی:
"کاربریهای آموزشی نیز به لحاظ اهمیت کارکردشان،نیازمند رعایت ضوابط،اصول و معیارهای برنامهریزی کاربری زمین در مکانیابی مراکز آموزشی میباشند،لیکن اعمال چنین معیارهایی برای مکانگزینی مراکز آموزشی بهویژه مراکز آموزشی شهرهای بزرگی نظیر تهران نیازمند حجم وسیعی از اطلاعات فضایی،مکانی و توصیفی میباشد که تلفیق و تجزیهوتحلیل آنها تنها با استفاده از ابزارهای جدید در شهرسازی و برنامهریزی شهری همچون ساج امکانپذیر میباشد.
تهیه گردیده و با استفاده از توانمندیهای ساج این اطلاعات بهصورت یک سیستم اطلاعات جغرافیایی تلفیق و ترکیب گردیده و تأثیرات متقابل هر کدام از کاربریهای تأثیرگذار بر کاربری آموزشی مورد سنجش قرار گرفته است روش کار بدین صورت بوده که ابتدا لایههای مدارس به تفکیک پسرانه و دخترانه در مقطع راهنمایی تشکیل گردیده و موقعیت آنها در روی نقشه 10000/1 منطقه مشخص شد.
در مورد کاربری فرهنگی که از کاربریهای سازگار با مراکز آموزشی میباشد و نیز لایه متفاوتی در منطقه شامل فرهنگسراها،موزهها،مراکز تئاتر و سیناها،کتابخانهها تهیه شده؛پس از ارزیابی مدارس راهنمایی مشخص گردید که 21 واحد از انها به میزان 38 درصد دارای موقعیت مکانی مطلوبی نسبت به این مراکز میباشند و میتوان از فعالیتهای این کاربریها در آموزش و اوقات فراغت دانشآموزان استفاده نمود.
نتیجهگیری نتایج حاصله از ارزیابی موقعیت مکانی وضعیت موجود فضاهای آموزشی مقطع مورد مطالعه نشان داد که این فضاها از توزیع فضایی موزونی در منطقه برخوردار نبوده و تعداد زیادی از دانشآموزان محلات منطقه نیز مسئلهدار بوده است بهطوری که بیشاز 30 درصد از مدارس مورد مطالعه در حریم کاربریهای ناسازگار با فضاهای آموزشی مانند مراکز صنعتی و آلودهکننده، بزرگراهها و راههای عبوری اصلی،قرار گرفتهاند."