چکیده:
فقه امامی در طول تاریخ خود همواره با این واقعیت مواجه بوده که گاه حدیثی ضعیف السند مستند فتوای فقیهان بوده یا اصحاب به چنین حدیثی عمل کردهاند. این پدیده بحثی چالشی در میان فقیهان در پی داشته است مبنی بر اینکه آیا شهرت میتواند جبرانکنندۀ ضعیف سند حدیثی باشد؟ همۀ فقیهان امامی در این باره همنظر نیستند. از منظر برخی فقیهان، «شهرت» میتواند ضعف سندی حدیث را جبران نماید و اعتباربخش آن باشد. به نظر این فقیهان، اِعراض اصحاب در عمل به حدیثی هرچند صحیح السند در بیاعتباری آن مؤثر است. درمقابل، آن دسته از فقهایی که حجیت شهرت یا بعضی شاخههای آن را نپذیرفتهاند، با قاعدۀ «جبران ضعف سند با شهرت» مخالفت کردهاند. وحیدبهبهانی از فقیهان بزرگ اصولی است که به برخی گونههای آن در جبران ضعف سندی حدیث تمسک جسته است. او شهرت عملی ـ به شرط موافقت با اصول و قواعد کلی و مسلّم ـ و فتوایی را هرچند مأخوذ از فتاوای فقیهان متأخر باشد در جبران ضعف سندِ حدیث پذیرفته، اما شهرت رواییِ صرف راعامل جبران ضعف سند نمیداند. وی همچنین معتقد است همانگونه که اِقبال عملی اصحاب، ضعف یک روایت را جبران میکند و سبب اعتبار روایت میشود، اِعراض اصحاب از یک روایت نیز موجب سستی آن میگردد.این نوشتار تلاش دارد تا با اشارهای گذرا به طیفهای مختلف فقیهان در مسألۀ «شهرت» و امکان جبران ضعف سند حدیث با استناد به آن، به تفصیل دیدگاه وحیدبهبهانی را در این باره مطرح نماید.
خلاصه ماشینی:
شهرت و جبران ضعف سند: نگاهی به دیدگاه وحید بهبهانی )١١١٧ـ١٢٠٥ق ) 1 حمید باقری (تاریخ دریافت مقاله : ٩٣/١٠/٦ـ تاریخ پذیرش مقاله:٩٥/٣/٣٠) چکیده فقه امامی در طول تاریخ خود همواره با این واقعیت مواجه بوده است که گاه حدیثی ضعیف السند مستند فتوای فقیهان قرار گرفته یا اصحاب به چنین حدیثی عمل کردهاند.
موضوعی که توجه شماری از این فقیهان را به خود معطوف کرده آنکه در مواردی یک حدیث ضعیف مستند برخی احکام فقهی امامی قرار گرفته است، آیا »عمل اصحاب به یک حدیث ضعیف« میتواند دلیلی برای حجیت آن تلقی شود؟ آیا شهرت حدیثی ضعیف، ضعف سندی آن را جبران میکند؟ شماری از فقیهان متأخر متوجه واقعیتی تاریخی در فقه امامی بودند که گاه اصحاب به حدیثی ضعیف السند عمل کردهاند یا حدیثی ضعیف مستند فتوای آنها قرار گرفته است.
بنابراین از منظر وحید بهبهانی شهرت روایی صرف، عامل جبران ضعف سند نخواهد بود؛ زیرا نقل روایت بدون فتوا به مضمون آن، این احتمال را تقویت میکند که عالمان به وجود خللی در جهت صدور یا جهات دیگر حدیث آگاه بودهاند و به همین دلیل به آن استناد نکرده و از آن اعراض کردهاند.
پیش از پرداختن به دیدگاه وحید بهبهانی دربارٔە امکان جبران ضعف سند با استناد به »شهرت عملی« ذکر این نکته لزم است که در دانش اصول فقه از چنین شهرتی در دو محور گفت و گو می شود: یکی آنکه آیا شهرت عملی جبران کنندٔە ضعف سند روایت هست یا خیر؟؛ و دیگر آنکه آیا اعراض مشهور از حدیثی ـ با وجود صحت سند آن ـ موجب سستی اعتبار آن میشود یا خیر؟ در پاسخ به این دو پرسش میتوان عالمان امامی را به دو گروه تقسیم کرد.