چکیده:
بررسی وضعیت پایداری محیط زیست از جمله مسائلی است که برای رسیدن به توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. به این منظور در مطالعه حاضر پایداری محیط زیست برخی از استانهای کشور با استفاده از دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تاپسیس (TOPSIS) در سالهای 1385 و 1390 مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی، پایدارترین و ناپایدارترین استانهای کشور در سال 1385 استانهای کرمانشاه و مرکزی و در سال 1390 استانهای آذربایجان شرقی و کرمان میباشند. در عین حال نتایج روش تاپسیس بیانگر این نکته است که در سال 1385 استانهای گلستان و اردبیل و در سال 1390 استانهای گلستان و کرمان به ترتیب پایدارترین و ناپایدارترین استانهای کشور بودهاند. نتایج بررسیها نشان میدهد با وجود اینکه هر دو روش تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در اولویتبندی استانهای کشور روشهای مناسبی هستند، منتها نتایج روش تحلیل سلسله مراتبی از دقت و اطمینان بالاتری برخوردار بوده و این روش به عنوان روش مطلوب پیشنهاد میگردد.
It is important to assess the environmental sustainability in order to achieve the goal of sustainable development. For this purpose، in this study the environmental sustainability of some of the Iranian provinces has been evaluated and compared using two methods of AHP and TOPSIS in the years of 2007 and 2012. Based on the results from AHP، the most stable and the least stable provinces in 2007 were Kermanshah and Markazi، while in the year 2012 East Azerbaijan and Kerman were the most and least stable provinces. Based on the TOPSIS results، in 2007، Golestan and Ardebil and in 2012 Golestan and Kerman were the most and the least stable provinces in Iran. The results show that even though both AHP and TOPSIS methods are appropriate at prioritizing provinces، but the results from the AHP are the preferred ones.
خلاصه ماشینی:
"هر چند گاه و بیگاه به زنان شاعری برمیخوریم که کم و بیش در تلاش برای تبیین هویت خویش اند از جمله «پادشاه خاتون » که چهار سال بر کرمان حکمرانی کرد: من آن زنم که همه کار من نکوکاریست به زیر مقنعه ی من بسی کله داریست و یا در اشعار جهان ملک خاتون که روزگار خود را در کاخ بشکوه خواجه امین الدوله جهرمی، وزیر روشن فکر شیخ ابو اسحاق گذرانید، قطعه ای یافت میشود که شاعر در آن به توصیف زیباییهای خود میپردازد: رخی داشتم چون گل اند چمن قدی داشتم راست چون سرو ناز دو ابرو که بودی چو محراب دل که جان ها ببستند در وی نماز٤ و یا بعد از او شاعری مانند ژاله قائم مقامی که گاهی در اشعارش ، اجتماع ضد زن پیرامون خود را محکوم نیز میکند: نقشی ار خواهید از من ساختن شیر بی یال و دم و اشکم کنید دختر شعرم به آتش در نهید وز هزاران نام نامی کم کنید داخل آدم نباشد جنس زن تا شمایش داخل آدم کنید او معمایی است ، بی معنی مباد خویش را سرگرم این مبهم کنید٥ اما شعر هیچ کدام از این شاعران را نمیتوان جزء ادبیات زنانه به حساب آورد؛ زیرا هرچند از زن گفته اند اما زنانه نگفته اند و زبانی ویژه ی خویش نیافریده اند.
مهم ترین جنبه های زیباشناسی شعر باران در انواع موسیقی: بیرونی، کناری، درونی و معنوی مورد بررسی قرار گرفته است ؛ در شعر این شاعر معاصر نمودهای فراوان زیباشناسی وجود دارد که مخاطب را در فهم محتوای فکری و ادبیاش کمک میکند."