چکیده:
متخصصان بالینی با گرایش روان پویایی،همواره نقشسازو کارهای دفاعی را در تشخیص و درمان خود مورد تأکید قرار دادهاند.اما،سازوکارهای دفاعی به طور گسترده محور پژوهشهای آزمایشی نبودهاند.محدودیتهای روش شناختی نیز در این زمینه بی تأثیر نیستند.کاربرد مقیاس عملکرد دفاعی( DFS )در DSM-lV توجه دوباره به رویکردهای روان پویایی را در تشخیص بالینی برانگیخته است،به ویژه نشانگان محور ll که در آنها به استفاده از دفاعهای ویژه از دیرباز مهم تلقی شده است.در این زمینه شماری از نظریهپردازان برجسته مانند میلون ارتباط بین هر اختلال شخصیت را با یک سازوکار دفاعی معین مطرح کردهاند.علیرغم کمبود پژوهشهای آزمایشی در این باره،یافتههای موجود نشان میدهند که دفاعها یک ارتباط قوی با کارکرد شخصیت در بزرگسالی و آسیبشناسی روانی دارند و درجهبندیهای مقیاس کارکرد دفاعی توان افزودن اطلاعات بالینی سودمند به روند تشخیص را نشان دادهاند.
خلاصه ماشینی:
"ویلانت(1985)در یک پژوهش پسنگر توانایی بهرهگیری از الگوی سازوکارهای دفاعی"من"را برای توجیه مراجعه روانشناختی مردانی که در دوران کودکی جدول1-ارتباطهای فرض شده بین اختلالهای شخصیت و سازوکارهای دفاعی معین(به تصویر صفحه مراجعه شود) نقل از میلون،1987 دچار محرومیت اجتماعی بودند به مدت 40 سال مورد بررسی قرار داد.
برمن(11) و مک کان(12) (1995)ارتباط بین اختلالهای شخصیت و ساز و کارهای دفاعی را در بیمارانی که همگی تشخیص اختلال شخصیت در محور ll داشتند با استفاده از پرسشنامه میلون( MCMl-ll ) و پرسشنامه ساز و کار دفاعی(13) مورد بررسی قرار داده و نشان دادند که همبستگی معنیدار بین ویژگیهای ضد اجتماعی و برونریزی،ویژگیهای وسواسی و واکنشسازی،صفات پارانوئید و فرافکنی،صفات پرخاشگری نا فعال و جابجایی و ویژگیهای خودشکنی و خوارشماری وجود دارد.
برخی از پژوهشهای انجام شده تنها نشانگان بالینی را مورد توجه قرار دادهاند (استاینر(2) ،1990)و برخی تنها یک یا دو اختلال با توجه به اینکه شیوه دفاعی یک ویژگی نسبتا پایدار شخصیت دانسته شده،در صورت وجود ارتباط میان سازوکارهای دفاعی و اختلالهای شخصیت(بر پایه بتورهای میلون)به کار بردن عادتی یک الگوی دفاعی معین توسط افراد، آسیبپذیری آنها را در برابر یک اختلال شخصیتی معین در آینده نشان میدهد که میتوان از آن در برنامههای درمانی و پیشگیری بهره گرفت.
با توجه به اینکه شیوه دفاعی یک ویژگی نسبتا پایدار شخصیت دانسته شده،در صورت وجود ارتباط میان ساز و کارهای دفاعی و اختلالهای شخصیت(بر پایه باورهای میلون)به کار بردن عادتی یک الگوی دفاعی معین توسط افراد،آسیبپذیری آنها را در برابر یک اختلال شخصیتی معین در آینده نشان میدهد که میتوان از آن در برنامههای درمانی معین و پیشگیری بهره گرفت."