چکیده:
طبق روایات فتنه هایی در عصر نزدید به ظهور و در آستانه ظهور وجود دارد که یا از مدتی قبل شکل گرفته اند و تا زمان ظهور امتداد دارند یا آغاز شکل گیری آنها در آستانه ظهور است. مهم ترین این فتنه ها، فتنه اعتقادی، فتنه دجال، فتنه اختلا در شیعه، فتنه سفیانی و فتنه صیحه شیطانی است. دانستن این فتنه ها کمد می نماید تا با آ گاهی از آنها بتوان از گزند آنها کمتر آسیب دید. در این مقاله با استفاده از روایات به این فتنه ها و ویژگی های هر یک پرداخته می شود.
خلاصه ماشینی:
"(نعمانی، 1397: 279 و 280)؛ جابربن یزید جعفی گوید: امام باقر( فرمود: ای جابر، بر زمین بنشین(خانهنشین باش) و دست و پائی نجنبان (فعالیتی نکن) تا نشانههائی را که برایت یاد میکنم ببینی چنانچه بدان برسی:نخستین آنها اختلاف بنی عباس است و من در تو نمیبینم که آن را دریابی ولی پس از من آن را از من روایت کن، و آوازدهندهای از آسمان ندا کند و شما را آوازی از جانب دمشق به فتح برسد، و قریهای از آبادیهای شام به نام جابیه فرورود، بخشی از قسمت راست مسجد دمشق فرو ریزد، و گروهی مارقه (که شورشیانی گمراه و بدعتگزار و گول خورده) از ناحیه ترک خروج کنند، و اغتشاش و بیقانونی روم به دنبال آن باشد، و طایفه ترک روی آورند تا آنکه در جزیره فرود آیند، و نیز شورشیان از روم روی آورند تا در رمله فرود آیند، پس در آن سال ای جابر در هر سرزمینی از ناحیه مغرب اختلاف فراوانی پدید آید، پس نخستین سرزمینی که ویران میشود سرزمین شام باشد، سپس در آن هنگام اختلاف آنان بر سه پرچم باشد: پرچم أصهب و پرچم أبقع و پرچم سفیانی، پس سفیانی با ابقع برخورد کند و به جنگ پردازند، و سفیانی او و هر کس را کهاز او پیروی میکند خواهد کشت، سپس أصهب را میکشد، و بعد دیگر همتی به کار نخواهد بست مگر روی آوردن به سوی عراق، و سپاهیانش به قرقیسیا گذر کنند و در آنجا به جنگ پردازند و صد هزار تن از ستمکاران در آنجا کشته شوند، و سفیانی سپاهی به کوفه گسیل دارد که هفتاد هزار نفر شمار ایشان باشد پس ایشان مردم کوفه را بکشند و به دار آویزند و اسیر کنند، در کشاکشی این چنین که بر ایشان واقع شده، ناگاه پرچمهائی از جانب خراسان پدیدار شود و پرچمداران منزلها را با سرعت بسیار بپیمایند و با آنان چند تن از اصحاب قائم همراه باشند سپس مردی از موالی (غیر بومی) اهل کوفه با جمعی ناتوان خروج کند، فرمانده سپاه سفیان میان حیره و کوفه او را به قتل رساند و سفیانی گروهی را به مدینه روانه کند و مهدی از آنجا به مکه رهسپار شود و خبر به فرمانده سپاه سفیانی رسد که مهدی به جانب مکه بیرون شده است، پس او لشکری از پی او روانه کند ولی او را نیابد تا اینکه مهدی با حالت ترس و نگرانی بدان سنت که موسی بن عمران داشت داخل مکه شود."