چکیده:
بازگشت به خود چیزها، توصیه و قول مشهوری در پدیدارشناسی است که سنت های فکری در سده ی اخیر را تحت تاثیر قرار داده است. این نوشتار با به خدمت گرفتن برخی مفاهیم اساسی پدیدارشناسی، سعی در فهم مفهوم « ایران آگاهی» در زیست جهان ایرانی دارد. این مقاله در چارچوب پدیدارشناسی تقویمی هوسرل و با نقد رویکردهای مدرنیستی نسبت با تاریخ ملی، می کوشد تا کاربست پدیدارشناسی برای استمرار تاریخی «ایران» در قالب مفهوم ایران آگاهی نشان دهد. ایران به مثابه ی موضوع شناخت، برای ایرانیان، همواره در حضور و غیاب بوده است. این نوشتار درصدد است با درآمدی پدیدارشناسانه، شناخت ما از ایران را با مفهوم روی آورندگی گسترش دهد و ایران را به عنوان یک ابژه ی روی آوردی و متعلق شناخت، قابل فهم سازد. تمرکز بحث معطوف به دوران آغازین ورود مدرنیته به ایران و مواجهه ی ایرانیان با «دیگری» با عنوان غرب است.
خلاصه ماشینی:
"اهمیت این دریافت درآن است که مفهوم آگـاهی، مارابه مفاهیم مهم دیگریرهنمون میسازدکه بدون تکیه بـرآنهـافهـم دوره ی ورود مدرنیته به ایران ناممکن میشود.
تنهاباتقویم ایران توسط «ایران "است که میتوان بـه آشـکارگیآن امیدواربود؛آشکارگیایران برایایرانیامریحیاتیاست به این خـاطرکـه ایرانـیبـا ایران رابطه ی هستیشناسانه داردوهرگونه فهـم مبتنـیبـرعـدم التفـات بـه پویـاییو دیرینیگیایران ازیک سو،وفقدان نگرشیفرارونده نسبت هستنده ایباعنوان ایـران از دیگرسومنجربه درکسوف قراردادن «ایران "شده ودرنتیجـه بـه فصـل کـردن ایـن رابطه ی هستیشناسانه منتهیمیشود.
امـاایـن بحـث اخیـرموضـوع موردمداقه ی مانیست زیرانیت ماتفحص درتاریخ اندیشه ی سیاسینیست ،بلکه ایـن سویه ازموضوع مهم است که نتیجه ی چنین دریافت نوییازسیاسـت مـیتوانسـت در طرح ایران به عنوان یک «ایده "به کارآیدووجه هایغایب آن رانمایان سازد.
بنابراین بایداین نکته ی مهم والبته نهان رادریابیم که اصولادربحران هابوده اسـت که سوژه درکنشیرویآوردیبه «ایده ی ایران "ونتیجتاالتفات به وجه هـایغایـب آن از یک سوویگانه کردن آنهاباوجه هایحاضرازسویدیگررویآورده است .
محمدشـاه این تهدیدراجدیگرفته ودستورعقب نشینیرابه قشون صادرمیکند،امـادرنامـه ی اوبه سپاهیان ،نکاتینهفته است که نشان ازپدیـدارشـدن چیـزیداردکـه امـروزه بـا تسامح میتوان آن راالتفات به افکارعمومینام نهادوبه تبع آن التفات ایـن افکـاربـه ایده ی ایران وحب وطن .
بااین توصیف ،رویآورندگیبه ایران به مثابه ی متعلق شناخت (ابـژه )ازدوجهـت برایمامهم است :نخست آن که چنین رویآوردیدرتاریخ ایران بسیارفراوان اسـت و دست کم میتوان پس ازوروداسلام به ایران شاهنامه ی فردوسیراآغازاین رویآوری به ایران دانست .
Husserliana 15, (1970); Logische Untersuchungen, Erster band, Prolegomena zur reinen logik, Ed. Elmar Holenstein, The Hague: Martinus Nijhoff."