چکیده:
هدف:رویدادهای استرسزا،شیوههای مقابلهای و نگرش فرد به زندگی از عوامل مهم گرایش به وابستگی به مواد دانسته شدهاند.هدف از انجام این پژوهش بررسی الگوی مقابله با استرس و نگرشهای ناسالم در معتادین مراجعهکننده به مرکز بهزیستی مشهد و مقایسه آن با گروه گواه بوده است.روش:در این بررسی 50 مرد معتاد به مواد مخدر که به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند با 50 نفر از مردان سالم که از نظر سن،تحصیلات،شغل و وضعیت درآمد با گروه معتاد همتاسازی شده بودند،مورد مقایسه قرار گرفتند.ابزارهای سنجش را در این بررسی پرسشنامه پاسخهای مقابلهای و مقیاس نگرشهای ناسالم تشکیل دادهاند.یافتهها:نتایج نشان داد که در هنگام برورز مشکل،معتادین کمتر از آزمودنیهای گروه گواه از روشهای حل مسئله،ارزیابی شناختی و جلب حمایت اجتماعی بهره میگیرند.آنان بیشتر روشهای جسمانی کردن و مهار هیجانی را به کار میبردند و دارای نگرشهای ناسالم بیشتری نسبت به گروه گواه هستند.این بررسی نشان داد که شناخت درمانی و روشهای آموزش سازگاری میتواند در پیشگیری اولیه و ثانویه بیماران مؤثر باشد.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش شیوههای مقابله با استرس و نگرش معتادین به مواد مخدر به عنوان متغیرهای روانی- اجتماعی پیشآیند و مؤثر در بروز و عود اعتیاد مورد ارزیابی قرار گرفته است.
پرسشهای این پژوهش به شرح زیر بوده است: 1-آیا میزان راهبردهای مقابلهای مبتنی بر حل مسئله در دو گروه معتاد و سالم تفاوت دارد؟ 2-آیا میزان راهبردهای مقابلهای مبتنی بر ارزیابی شناختی در دو گروه معتاد و سالم متفاوت است؟ 3-آیا در هنگام رویارویی با استرس میزان جلب حمایت اجتماعی در دو گروه متفاوت است؟ 4-آیا میزان راهبردهای مقابلهای مبتنی بر جسمانی کردن در دو گروه معتاد و سالم متفاوت است؟ 5-آیا میزان راهبردهای مقابلهای مبتنی بر مهار هیجانی در دو گروه متفاوت است؟همچنین چندین متغیر (1)- Epictetus (2)- Burns (3)- Calache (4)- Dysfuncrional Attitude Scale (5)- Denoff (6)- Quirk (7)- Rabinson (8)- Walsh (9)- Lewinsohn (10)- Gotlib (11)- Seeley عمده مرتبط با اعتیاد و آزمودنیها مورد بررسی قرار گرفت.
نمودار 3-میانگین نگرشهای ناسالم و میزان شیوههای مقابله در آزمودنیهای اصلی پژوهش به تفکیک دو گروه معتاد و گواه (به تصویر صفحه مراجعه شود) بحث به طو کلی یافتههای پژوهش نشان داد که معتادان از راهبردهای مقابلهای حل مسئله،ارزیابیشناختی و جلب حمایت اجتماعی کمتر و از راهبردهای مقابلهای جسمانی کردن و مهار هیجانی بیشتر از افراد سالم استفاده میکنند."