چکیده:
علم وقف و ابتدا به عنوان یکی از علوم فنون قرائات، نقش مهمی در فهم و رساندن مقصود الهی به مخاطبان دارد؛ چه اگر در موضعی مناسب وقف صورت گیرد، مقصود الهی نیز به درستی به مخاطبان منتقل میگردد و الا در رساندن مقصود الهی نیز خلل ایجاد میشود. این علم رابطه وثیقی با علم اعراب دارد؛ زیرا نوع اعراب است که نوع وقف را مشخص میکند. ام منقطعه از جمله اداتی است که اعراب جمله بعد از آن مورد بحث است. اگر ام منقطعه عاطفه باشد، حکم وقف قبل از آن یک چیز است و اگر حرف ابتدا باشد، حکم وقف قبل از آن چیزی دیگر است. در این تحقیق تلاش بر این است که نوع ام منقطعه بررسی گردد و با مبنا قرار دادن یک نوع، اعراب جملهی بعد از آن و به تبع، نوع وقف قبل از این جمله با توجه با اعرابش مشخص گردد و از این طریق به یک نتیجه و نظر واحد رسیده شود.
خلاصه ماشینی:
"آیا فقط همین فرق باعث شده کـه آنهـا ایـن جملـه را بـر ماقبل عطف کنند؟ ممکن است گفته شود که از جهت معنا و سیاق بین دو جمله قبل و بعـد oم اول ارتباط نزدیک تری وجود دارد و این ارتباط بین دو جمله قبل و بعد oم دوم وجود ندارد؛ لذا قبل از oم اول موضع وقف تعیین نشده است .
دراین آیه نیز oم دو بار تکرار شده است و طبق قاعده در هر دو مورد منقطعه است ؛ زیـرا بر سر جمله و بعد از استفهام به غیر همزه آمده است و به معنای بل اضرابیه است که جملـه بعدش استینافیه می باشد (ابن عاشور، التحریر والتنویر، بی تا:١٧٧/٢٢؛ صـافی ، الجـدول فـی ٨٣ اعراب القرآن و صرفه و بیانه ، ١٤١٨: ٢٨٢/٢٢).
محمود صافی که در منقطعه گرفتن oم تأکید خاصی دارد و هـر جا احتمال منقطعه برود، آن را فقط منقطعه دانسته است ؛ مثل آیه مورد بحث ، ولـی در اینجـا یعنی سوره جن ، آن را متصله عاطفه دانسـته اسـت (صـافی ،الجـدولفی اعـراب القـرآن و صرفه و بیانه ، ١٤١٨: ١٢٦/٢٩)، اما آیه مورد بحث با آیه سوره جن فرق می کند؛ زیرا پیامبر میدانست که آنها در تحریم و تحلیل نعمات الهی از طرف خدا اذن ندارند و در ایـن کـار بـه خدا افترا میبندند؛ لذا حقیقی بودن استفهام در اینجا منتفی است ؛ در نتیجه ، قطعیـت متصـله بودن آن نیز از بین میرود؛ لذا هر دو وجه محتمل است ."