چکیده:
آموزه مهدویت یکی از دغدغه مندیهایی اسـت کـه حساسـیت مستشـرقان را عمومـا و شـیعه پژوهان غربی را به طور خاص برانگیخته است . شمار درخوری از متفکران این حوزه، با تکیـه بر روش مطالعات تاریخی ، به بازخوانی آموزه مهدویت و گرته انگـاریاش از سـنت هـای دینـی پیشین اصرار ورزیده اند. شاید بتوان مفهوم مهدی در تشیع دوازده امـامی از دایـرة المعـارف ایرانیکا، اثر امیر معزی را یکی از شاخص ترین آثار، به این روش دانست . او می کوشد شواهدی بـه دسـت دهـد کـه آمـوزه مهـدویت ، محصـول تطـوری تـاریخی و نتیجـه زبردستی عالمان شیعی در مسـیر بازتولیـد هویـت تشـیع ، در سـایه اقتبـاس از فرهنـگ هـا و ادیـان دیرپای پیشین باریشه هایی عموما ایرانی بوده است . البتـه چنـین رویکـردی بـا انتقـاداتی جـدی از سوی ارباب اندیشه تفکر شیعی مواجه شده است . ایشان افـزون بـر سـویه داری چنـین تحقیقـاتی ، آنها را فاقد شواهد تاریخی متقن می داند و در پارهای از موارد معتقد اند تحقیقاتی از ایـن دسـت ، از یکی پنداری الگوی تحول مسیحی و اسلامی رنج می برند و طراحـان ایـده مـذکور، بـه تطبیقـی ناکافی بین آنچه در فرهنگ غربی -مسیحی گذشته است ، با فرهنگ شیعی -شرقی دست زدهاند. مقاله پیش رو تلاشی است در جهت ارائه گزارشی روادارانه از مفهوم مهـدی در تشـیع دوازده امـامی و بررسـی آن بـر اسـاس الگوهـای تحلیـل محتـوا، روش شناسـی مطالعـات تـاریخی و رویه های پیش گفته .
The doctrine of Mahdism is one of the concerns which has raised the sensitivity of the orientalists in general and Western Shia scholars in particular. A notable number of intellectuals in this field، by relying on the methods of historical studies، have insisted on reading out the Mahdism teaching and tracing it from the previous religious traditions. Perhaps، we can consider the article of “the concept of Mahdi in Twelve-Imam Shi’ism” from the Iranica Encyclopedia، written by Amir Mo’ezzie، as one of the most significant works in this method. He tries to provide evidence that the doctrine of Mahdism has been the product of the historical evolution and the result of the Shiite scholars’ diligence in reproducing the Shi’a identity under the shade of the adaptation from the cultures and the previous long-standing religions with generally the Iranian roots. Of course، such an approach has faced the criticism of the master of thought of Shiite thought. In addition to the orientation such researches have، he considers such researches to be devoid of solid historical evidences and in some cases، he believes such researches suffers from considering the evolution pattern of Christianity and Islam to be the same and the designers of the above-mentioned idea have inadequately compared what has occurred in the Western-Christian culture with that of Eastern-Shiite culture. The following paper is an attempt to present a justifiable report from the “concept of Mahdi in Tweleve-Imam Shi’ism” and investigate the concept based on the content analysis protocols، the methodology of historical studies and the above-mentioned procedures.
خلاصه ماشینی:
"این هدف با تلاش مستمر عالمانی همچون ابـو سهل نوبختی ، ابن قبه ، کلینی ، نعمانی و به ویژه صدوق و اثر مهمـش کمـال الـدین تحقـق یافت ، به گونه ای که هنگام تألیف کتاب الغیبة توسط شیخ طوسی ، مؤلفه هـای اصـلی آمـوزه مهدویت به خوبی تثبیت شده بود؛ مؤلفه هایی مانند این که فرزند امام یازدهم ٧، دوازدهمین و آخرین امام است ؛ اینکه ایشان دو غیبت دارد: در غیبت صغرا از طریق نواب اربعه با مردم در تماس بوده است و در غیبت کبری به اراده خداوند زنده می ماند و همـان مهـدی اسـت کـه مجددا ظهور می کند و جهان را نجات می دهد.
او در آغاز مقاله اشاره می کند که به طـور عمـومی ، اسلام تعالیم خود در زمینه آخر الزمان و موعودگرایی را از آیـین زردشـت ، مـانی ، یهودیـت و مسیحیت به ارث برده است و سپس عناصر خاص در آموزه مهدویت - همچون بـاور بـه دو غیبت صغرا و کبرا برای امام زمان٤، هم نام و هم کنیه بـودن ایشـان بـا پیـامبر٦ - از فرقه هایی مانند واقفیه و کیسانیه اخذ شده است .
اما از این گذشته ، شواهدی در دست است که وجود چنین احادیثی را در نسخه اصلی محاسن تقویت می کند؛ از جمله حدیثی که مرحوم کلینی بـه نقـل از مؤلـف محاسن ، احمد بن محمد بن خالد برقی ، در کافی نقل می کند: ابی جعفر دوم (امام جواد٧) فرمود: امیر المؤمنین ٧ آمد و حسن بن علی ٨ همراهش بود و به دست سلمان تکیـه داده بود و به مسجد الحرام در آمد و نشست ."