چکیده:
نظارت از جمله مفاهیمی است که در ارتقای کیفی فعالیتها، برنامهها و اندیشههای فردی و گروهی، مورد تأکید ادیان الهی بوده و اسلام به صورت خاص بر آن اهتمام دارد. اهمیت و حساسیت امر نظارت در فعالیتهای گروهی و روابط اجتماعی، بیش از همه در شرایط و مقتضیات زمانی حضرت امیر(علیه السلام) و در نهجالبلاغه قابل مطالعه و بررسی است. تحقیق حاضر تلاش دارد تا مفهوم نظارت را مبتنی بر یک نظام طراحی شده مشخص و اهداف دقیق، با تکیه بر سیره حکومتی پنجساله حضرتش استخراج و تبیین کند. اهتمام ایشان به انضباط فردی و اجتماعی، تشویق و تنبیه مبتنی بر حق و انصاف، بهکارگیری روشهای متنوع برای تحقق نظارت مستمر و مؤثر بر فرایندهای عمومی و تامل در واژههای پرکاربردی چون: "اخبرنی" و "بلغنی"، به ویژه در نامهها و مکاتبات اداری حکومتی، حاکی از جایگاه ویژه امر نظارت از منظر ایشان برای تحقق کیفی و مطلوب ارزشهای والای انسانی است.
خلاصه ماشینی:
مسئله نظارت در سخنان و روایتهای رسیده از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین(علیهم السلام) به صورت وسیعی مطرح شده است، اما شرایط و اقتضائات دوران حکومت علوی تنها مقطع خاص زمانی است که به صورتی Management علم اخلاق و اموزه های اخلاقی در همه ادیان بویژه اسلام در این زمینه نکات ارزشمندی ارائه فرموده اند و روابط انسان را در سه بخش تقسیم کرده اند: رابطه انسان با خود، با خدا و با دیگران.
در بررسی نقش و جایگاه «نظارت» در فعالیتهای گروهی پرسشهای زیادی به ذهن تبادر میشود: اینکه فعالیتهای گروهی و جمعی از منظر امام(علیه السلام)چه جایگاهی دارد؟ مفهوم نظارت از منظر حضرت کدام است؟ نظارت از منظر اجرایی و کیفیت تحقق، چگونه در نهج البلاغه مطرح شده است؟ به بیانی دیگر مولای متقیان علی (علیه السلام)چه شیوههایی به کار میگرفتند و کدام روش بهتر است؟ آیا نظارت در فعالیتهای جمعی، تنها وظیفه مسئولان است یا اعضای گروه و زیردستان نیز چنین وظیفهای به عهده دارند؟ ویژگیهای ناظران چیست؟ اینها سوالاتی است که به اختصار به برخی از آنها پرداخته میشود.
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «و الزموا ما عقد علیه حبل الجماعة، و بنیت علیه أرکان الطاعة»(نهج البلاغه، خطبه151)؛ و ملتزم شوید به آنچه که طناب جماعت (حقیقی) مسلمانان به آن بسته و ارکان اطاعت خداوندی بر آن نهاده شده است؛ یعنی از رشتهای که اجتماع را به هم پیوند داده و از آنچه فرمانبرداری خدا بر اساس آن بنا شده جدا نشوید( بحرانی1375،ج 3، ص 416)، اما به دلیل وجود زمینهها و عوامل انحراف در فعالیتهای گروهی، همیشه نگرانی وجود دارد که افراد از آن هدف جمعی خود منحرف شوند؛ زمینههایی مانند: ریاستطلبی، مالدوستی، دنیاگرایی، هوای نفس، شهرتطلبی، فقر و مشکلات اقتصادی و...