چکیده:
استاد محمدرضا حکیمی با بهرهگیری از بخشهایی از آرای بزرگان حکمت اسلامی، کوشیده است مقاصد مکتب تفکیک را از زبان خود این فیلسوفان بازگو کند و حکمت را از زبان خود حکیمان بیمقدار جلوه دهد. ایشان با گزینش بخشهایی از سخنان شیخ الرئیس، محقق طوسی، صدر المتألهین، علامه طباطبایی و امام خمینی و نیز با چشمپوشی از سیرۀ علمی و عملی این بزرگان، به طور غیرمستقیم آنها را به تناقض در رفتار و گفتار متهم کرده و فلسفه (و عرفان) را از دید این فیلسوفان نامدار بیارزش جلوه داده است. در این مقاله تلاش کردهایم با نشاندادن پارهای از اشکالها در گفتهها و نوشتههای ایشان، اولاً، نادرستی اتهام تقابل فلسفه و فیلسوف (یا عرفان و عارف) با معارف اهل بیت (ع) را نشان دهیم؛ ثانیاً، اندکعبارتهایی را که استاد حکیمی از میان دهها کتاب فلسفی گلچین کرده و آنها را شاهدی بر بیاعتباری فلسفه (و عرفان) قرار داده است ارزیابی کنیم و با ذکر قرینههای مختلف از آرای خود فیلسوفان و نیز با درنظرگرفتن سیره علمی و سلوک عملی ایشان، معنای صحیح عبارتهای مزبور را نشان دهیم.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله تلاش کردهایم با نشاندادن پارهای از اشکالها در گفتهها و نوشتههای ایشان، اولا، نادرستی اتهام تقابل فلسفه و فیلسوف (یا عرفان و عارف) با معارف اهل بیت: را نشان دهیم؛ ثانیا، اندکعبارتهایی را که استاد حکیمی از میان دهها کتاب فلسفی گلچین کرده و آنها را شاهدی بر بیاعتباری فلسفه (و عرفان) قرار داده است ارزیابی کنیم و با ذکر قرینههای مختلف از آرای خود فیلسوفان و نیز با درنظرگرفتن سیره علمی و سلوک عملی ایشان، معنای صحیح عبارتهای مزبور را نشان دهیم.
اگر مراد از تفکیک، این معنا باشد، بدون هیچ ملاحظهای باید گفت که فیلسوفان و عارفان مسلمان، جملگی تفکیکی هستند و بیشتر از آنچه که اهل تفکیک میپذیرند به این حقیقت معتقدند که «همه در برابر پیغمبر خدا9 امی هستند»، ولی اگر مراد از تفکیک معنای دوم باشد که بر اساس آن ما به هیچ وجه اجازه نداریم در فهم عمیق و دقیق آیات و روایات از اصول و مبانی فلسفی و عرفانی کمکی بگیریم، باید گفت: فن فلسفه یا عرفان، مانند فن ادبیات عرب که فهم دقیق آیات و روایات را میسور میسازد، نوعی ریاضت علمی است که هاضمه فکری و معرفتی انسان را تقویت میکند تا بتواند مفاد قرآن یا روایات را به بهترین وجه ممکن بفهمد؛ چنانکه ادیبان نیز اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت را بهتر از دیگران درک میکنند.
با وجود این، چرا پیروان مکتب تفکیک به این مطالب علمی علامه توجهی ندارند؟ چهارم: عبارت نصیرالدین طوسی در شرح اشارات استاد محمدرضا حکیمی در آغاز کتاب معاد جسمانی در حکمت متعالیه و نیز در مقام عقل مینویسد: سخنان بزرگان و اقطابی در تعقل، چونان خواجه نصیر الدین طوسی را هم دور میزنند که میفرماید مطالب فلسفی، عقلی محض نیست، بلکه عقلی توهمی است.