چکیده:
پدیده تجدگرایی آثار متتوعی بر ویژگیهای اخلاقی داشته است و این موضوع مهمی در مطالعات عموم جامعه شناسان بوده است . می توان براساس این تحلیل ها و دغدغه مطرح سوالاتی در بخش اخلاق مطرح کرد سوالاتی از این دست که در مسیر تغییرات جدید مسائل اخلاقی چه جایگاهی دارند؟ دو دیدگاه دراین رابطه وجود دارد که نظریه پردازان کلاسیک ، از به وجود آمدن یک نظام اخلاقی جدید می گویند و جامعه شناسان معاصر با رویکردی تلفیقی و یا انتقادی به آن پرداخته اند در این پژوهش براساس داده های پیمایش موج ششم موسسه ارزشهای جهانی که توسط رونالد اینگلهات و ولزال اداره می شود به بررسی پژوهشی این دیدگاهها پرداخته شده است این تحقیق به روش تحلیل ثانویه ، داده ها و اطلاعات مربوط به 60 کشور جهان را براساس تعریف عملیاتی دو متغیر تجددگرایی و فعالیت در امور خیریه استخراج و مجددا تحلیل کرده است.
بررسی کلی میان تجددگرایی یا مدرنیسم و با ویژگیهای اخلاقی نشان می دهد برخی مولفه های تجددگرایی با برخی ویژگیهای اخلاقی روابط معنا داری دارد همچنین در مجموع با افزایش گرایش به تجدد عضویت و فعالیت های در سازمانهای خیریه و انسان دوستانه کاهش می یابد.
خلاصه ماشینی:
برایناساس و همچنین براساس دادههایی که با تحقیقات مؤسسة پیمایش ارزشهای جهانی در بسیاری از کشورهای جهان جمعآوری شده است میتوان این موضوع را بررسی کرد که رابطة میان تجددگرایی با رفتارهای اخلاقی، مانند نوعدوستی، و سایر ویژگیهای اخلاقی و همچنین عضویت و فعالیت در سازمانهای خیریه درمیان مردمان 60 کشور جهان چگونه است.
بنابراین مشخص است که مدرنیسم نوعی گرایش است، اما در یک طبقهبندی از ویژگیهای این گرایش میتوان به مؤلفههای زیر اشاره کرد: الف) گرایش انسان به عقلگرایی (ازکیا و دیگران، 1392: 249)، یا بهتعبیر دقیقتر استدلالگرایی؛ ب) گرایش انسان به آزادی (گنجی و آشوری، 1375: 7)؛ ج) گرایش انسان بهلحاظ اقتصادی به رفتار اقتصاد سرمایهداری (ملکیان، 1386: 34- 45)؛ د) گرایش انسان بهلحاظ سیاسی به یک دموکراسی لیبرال (جهانبگلو، 1382: 115)؛ هـ) گرایش انسان به اومانیسم؛ اومانیسم یا انسانگرایی اعتقاد به این قول است که همهچیز باید بهنحوی در خدمت انسان قرار گیرد (ملکیان، 1386: 34)؛ و) بهغیراز موارد یادشده مسئلة تجددگرایی در ایران با یک ویژگی اضافی تاریخی نیز همراه بوده است و آن عبارت است از نوعی احساس عقبافتادگی از جهان غرب (جهانبگلو، 1381: 47)؛ ز) گرایش انسان به تفکر انتقادی (همان: 187)؛ ح) اعتقاد راسخ انسان به پیشرفت بشری (ازکیا و دیگران، 1392: 300)؛ ط) گرایش به ناپایداری ابدی؛ بهطوریکه شارل بودلر، شاعر فرانسوی، وظیفة «نقاش زندگی مدرن» را کشیدن ناپایداری میداند (Frisby, 1992: 45).
در تحلیل ثانویه اطلاعات مربوط به 60 کشور براساس تعریف عملیاتی دو متغیر تجددگرایی و فعالیت در امور خیریه از میان دادههای این پیمایش استخراج شده است.