چکیده:
مسئلۀ تسبیح خدای تعالی از سوی عموم آفریدگان، از آموزههای بدیع قرآن کریم است. جمادات در بادی امر، فاقد شعور و ناتوان از تسبیح آفریدگار بهنظر میرسند، خداوند برای تغییر این نگرش، بارها در کتاب هدایت خود (قرآن کریم)، انسان را متوجه شعورمندی سایر پدیدهها و ابراز بندگی آنها نسبت به پروردگار کرده است. تسبیح خداوند از جانب آفریدگان، فرع برخورداری آنها از فهم و شعورمندیشان است. بنابراین تسبیحگوی باریتعالی نهتنها بنیآدمند، بلکه هر جماد، نبات، حیوان و برخی انسانها و موجودات مشابه آنان دارای تسبیحی آگاهانه و از سر انقیادند، و همۀ اجزای عالم هستی هم خود ناخواسته و نادانسته، عینِ ذکرِ شریفِ (سبّوحٌ قدّوسٌ) در نظام جبری و تکوینی هستند و هم خواسته و دانسته، گویای این ذکر مقدس در نظام اختیاری و تکلیفی خواهند بود. در پژوهش حاضر بر آنیم تا تبیینی بهنسبت روشن از هر دو نوع تسبیح ارائه دهیم و مدعی هستیم تسبیحی که قرآن آن را به رخ آدمیان میکشد، تسبحی متفرع بر حیاتمندی، شعورمندی و از سر اختیار و انتخاب است. این پژوهش با محور آیات و روایات اما با صبغۀ فلسفی، به تبیین مدعای مذکور میپردازد.
The issue of the almighty Gods praise by all the created is a teaching of the Holy Koran. The inanimate, at first glance, seem to lack conscience. To alter this view, the almighty God, in His holy book of guidance (the Holy Koran), has invited humans attention, a number of times, to the conscience of other phenomena and their paying homage to the creator. Gods praise by the created is the consequence of their conception and conscientiousness. Therefore, the almighty Gods praise givers are not only human beings, but also any inanimate, plant, animate and some human beings and similar creatures who praise God consciously and obediently. All components of the universe are non-willingly or unconsciously the exact manifestation of the divine invocation Sobuh-un Qoddus in the deterministic and genetic arrangement and willingly or consciously express this divine invocation in the free-willed and obligatory arrangement. The present research is to present a clear explanation of the two types of praise and asserts that the praise of the type that the Holy Koran depicts is diverse , full of liveliness, conscientiousness and is fully optional and willful. This study deals with the said assertion, on the basis of the Koranic Verses and traditions but with a philosophical focus.
خلاصه ماشینی:
يکي از عالمان مسلمان با پذيرش اين ديدگاه مي نويسد: «بدان که انسان زندٔە صاحب تکليف ، خداوند را به دو گونه تسبيح مي کند: اول تسبيح به گفتار، همانند آنکه با زبان بگويد: سبحان الله ؛ دوم به دلالت احوال به توحيد و تقديس و عزت خداي تعالي ، اما آنکه مکلف نيست ، همانند چهارپايان و آنکه حياتي ندارد، مثل جمـادات ، تسـبيحش به روش دوم است ، چون تسبيح به روش اول حاصل نمي گردد، مگر با فهم و دانش و شعور و نطق ، و تمامي اينها در مورد جمادات محال مي باشد، پس ، بـاقي نمـي مانـد در جمـادات مگـر تسبيح به روش دوم » (رازي ، ١٤٢٠، ج ٣٠: ٣٤٧).
٢. تصريح آموزه هاي ديني بر حقيقي بودن تسبيح آفريدگان برخي از آيات قرآني دال بر عموميت تسبيح موجودات امکاني و در نتيجه جاندار بـودن و شعورمندي همگاني آنها به شرح ذيل است : از ظواهر بسياري از آيات قـرآن ماننـد (بقـره : ٧٤؛ احزاب : ٧٢؛ نمل : ١٧ - ١٨؛ فصـلت : ٢١ و النـور: ٤١) چنـين اسـتنباط مـي شـود کـه موجودات غيرانسـاني (اعـم از جمـاد، نبـات و حيـوان ) از حيـث شـعور، اراده ، شـهادت ، محاکمه ، تسبيح و عبادت و ديگر افعال جوانحي و جوارحي مشابه انسانند که بـه برخـي از اين ويژگي ها مي پردازيم : عبارت «الم تر» در آيۀ اخير به گفتۀ بسياري از مفسران به معناي «آيا نمـي دانـي » اسـت ، زيرا تسبيح عمومي موجودات جهان چيزي نيست که با چشم ديده شود، بلکه به هـر معنـا که باشد با قلب و عقل درک مي شود، اما از آنجا که اين مسئله آنقدر واضح است که گويي با چشم ديده مي شود، تعبير به «آيا نديدي » شده است .