چکیده:
تربیت فرزند از بنیادی ترین مسائل تربیتی شمرده می شود، و سنگ زیرین تربیت های بعدی است، به همین جهت در دین مقدّس اسلام، سخنان معصومین، مخصوصا امیرمومنان سخت بر این امر تکیه و تاکید شده است. مقاله حاضر با مروری بر متون بخصوص گفتار امام علی (ع) در نهج البلاغه ضمن بیان جایگاه تربیت از دیدگاه امیرالمومنین به ویژگی های نظام تربیتی در نهج البلاغه تحت چهار جنبه هدایتی، اجتماعی، عقلانی و معنوی پرداخته شده، و سپس آثار، اصول (آخرت گرایی و دنیاگریزی، عمل گرایی و آرزو گریزی، امیدواری و یاس گریزی، تعقل ورزی و غفلت زدایی، تواضع گرایی و تکبرگریزی)، اهداف (تعلیم حکمت، اشاعه تقوا، پرستش خدا (ایمان)، پرورش روحعدالت خواهی، ایجاد روح برادری) و روشها و راهکارهای علمی و عملی تربیت بر اساس دیدگاه امام علی(ع) در نهج البلاغه استخراج و مورد بررسی قرار گرفته و در ارائه راهکارها و شیوه ها به ابعاد عاطفی و درونی انسان ها توجه بسیاری شده است. پرداختن به این نوع نگرش ها در تمام شیوه ها از جمله پیشگیری و کنترل، الگوبرداری، محبّت و مدارا، احترام به شخصیت فرزند، تشویق و تنبیه، موعظه و تذکر، عبرت آموزی، عفو و تغافل، تنبیه و تشویق، ساده بیان کردن مسائل، و بصیرت آفرینی و بالاخره عفو، تغافل و تشویق و تنبیه به منظور تربیت انسان، نیاز عاطفی و
مقتضای فطرت انسان ها است. این پژوهش کیفی، با روش توصیفی تحلیلی و اسنادی و با هدف توجه به منابع اسلامی بعنوان مرجعی غنی از بایدها و نبایدها در تعلیم و تربیت تهیه گردیده است.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر با مروري بر متون بخصوص گفتار امام علي (ع ) در نهج البلاغه ضمن بيان جايگاه تربيت از ديدگاه اميرالمومنين به ويژگيهاي نظام تربيتي در نهج البلاغه تحت چهار جنبه هدايتي، اجتماعي، عقلاني و معنوي پرداخته شده ، و سپس آثار، اصول (آخرت گرايي و دنياگريزي، عمل گرايي و آرزوگريزي، اميدواري و يأس گريزي، تعقل ورزي و غفلت زدايي، تواضع گرايي و تکبرگريزي)، اهداف (تعليم حکمت ، اشاعه تقوا، پرستش خدا (ايمان )، پرورش روح عدالت خواهي، ايجاد روح برادري) و روشها و راهکارهاي علمي و عملي تربيت بر اساس ديدگاه امام علي(ع ) در نهج البلاغه استخراج و مورد بررسي قرار گرفته و در ارائه راهکارها و شيوه ها به ابعاد عاطفي و دروني انسان ها توجه بسياري شده است .
جنبه معنوي: اين جنبه از نظام تربيتي، در تربيت انسان باتقوا و مخلص ، با ايمان راسخ به وحدانيت پروردگار و توانايي مطلق او در تسلط به زندگي موجودات و گرايش به طبيعت با اعتقاد به ترس از خدا و پيروي از واجبات او آشکار است ؛ انساني که در هر حال و در هر زمان و در هر موقعيت ، به ياد خدا زاهدانه زندگي ميکند، پيوسته به او متوسل ميشود، واز او هدايت ميپذيرد به اين اعتقاد که «او کفايت کننده ما و بهترين وکيل است » (نقل قول هاي نهج البلاغه ، ترجمه امامي و آشتياني، ١٣٥٨.