چکیده:
تفکیک گوهر و صدف دین از یکدیگر مسئلهای است که طیف وسیعی از کثرتگرایان برای پیریزی دیدگاه کثرتگرایانۀ خود از آن سود جسته و آن را به عرفای مسلمان مستند ساختهاند. سید حیدر آملی یکی از پیشگامان عرفان اسلامی است که اهتمام خاصی به تفکیک گوهر دین از صدف آن دارد، زیرا آرمان آشتی دادن شیعیان دوازدهامامی با متصوفه راستین را در سر میپروراند و کلید این قفل را در رتبهبندی معارف الهی و تکالیف دینی شرعی مییابد. ازاینرو اغلب آثار وی حول محور تبیین گوهر دین نگاشته شده و تعابیر دیرآشنای «ظاهر و باطن دین» و «شریعت، طریقت و حقیقت» کاربرد گستردهای در آنها دارد. درعینحال سید بهصورت مستقیم و غیرمستقیم کثرتگرایی دروندینی و بروندینی را نفی میکند. بررسی ابعاد گوهر و صدف دین از نگاه ایشان و چگونگی تفکیک آنها از یکدیگر که موردتوجه این نوشتار است، بهروشنی نشان میدهد که اعتقاد به این تفکیک، لزوماً به معنای اعتقاد به کثرتگرایی نخواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"سید علاوه بر اینکه با تقسیم دین واحد الهی به دو بخش ظاهری و باطنی، گوهر آن را از صدف متمایز میکند، برای هر یک از این دو بخش نیز گوهری قائل میشود و صدفی؛ زیرا گوهر دین را هم ازنظر ظاهر و هم ازنظر باطن «توحید» معرفی میکند (آملی، 1368، ص.
بدین ترتیب گویی گوهر دین را به سه بخش تقسیم میکند و به کار بردن تعبیر «توحید حقیقی» نیز در این زمینه رهزن اندیشه میشود؛ اما با اندکی توجه آشکار میشود که سید درصدد معرفی امر سومی نیست که در طول یا عرض «توحید الوهی» و «توحید وجودی» باشد و میتوان این دو نوع گوهر را با تقسیمبندی انسانها به سه گروه عوام، خواص و اخص خواص متناسب ساخت؛ «توحید الوهی» مختص عوام و «توحید وجودی» مختص خواص و اخص خواص (آملی، 1352، صص.
گاه به نظر میرسد که مراد از این سه، سه مرتبۀ متفاوت از خود دین است که بر اساس آن میتوان به یک کثرت سهگانه (تثلیثی) قائل شد؛ درعینحال گاهی هم این تعابیر بهگونهای تعریف میشوند که سه مرحله از سلوک به نظر میرسند: الشریعة أن تعبده، و الطریقة أن تحضره، و الحقیقة أن تشهده<FootNote No="110" Text=" قشیری پیش از این به صورت ترکیب دوتایی شریعت و حقیقت این تعریف را بیان کرده است؛ ر.
بر همین اساس «شریعت» جنبۀ ظاهری تمامی آنچه بر نبی مکرم اسلام وحی شده است نیز هست؛ چنانکه سید هم برای اصول پنجگانه و هم فروعات و عبادات پنجگانه پوست، مغز و مغز مغز قائل میشود و هر یک را در مراتب سهگانۀ شریعت، طریقت و حقیقت بررسی میکند (آملی، 1382، صص."