چکیده:
از دیدگاه آیتالله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریهی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریهای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهمترین ویژگیهای ذاتی انسان، با مسیر پیمودهشده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعهای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگارهی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوهبر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعهی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل میشود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدمبهرهمندی از عقل دانسته و روایات نیز مهمترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کردهاند.
خلاصه ماشینی:
ازنظر محتوایی، علاوهبر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعهی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل میشود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدمبهرهمندی از عقل دانسته و روایات نیز مهمترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کردهاند.
هر چند روش و نوع پردازش اطلاعات در موضوع تعریف انسان، توسط آیتالله جوادی آملی در کتاب «تفسیر انسان به انسان» با سایر آثار ایشان، ازجمله «تفسیر موضوعی قرآن کریم» متفاوت است و اقتضای این امر در نقد علمی، استناد به گزارههای عقلی است؛ اما بهجهت انتساب این نظریه به قرآن، فرقی میان آنها نیست.
ج. حمد کامل: آیتالله جوادی آملی در بحث روایی تفسیر آیهی دوم سورهی حمد، دعای اول از صحیفهی سجادیه را نقل کردهاند: «سپاس خدای را که اگر از بندگان خویش، شناخت سپاس درمقابل نعمتهای پیاپی و منتهای آشکار خود را دریغ میداشت، از نعمتهای او بهره میبردند، بیآنکه سپاس بگزارند و روزی فراوان او را میخوردند، بیآنکه شکر او را به جا بیاورند و چون چنین میشد، از مرزهای انسانیت بیرون میرفتند و به حد بهایم تنزل میکردند و چنان میشدند که در کتاب خویش وصف کرده است: «إن هم إلا کالأنعام بل هم أضل سبیلا یعنی اینان جز مانند چهارپایان نیستند، بلکه گمراهترند.
سر اینکه خداوند دربارهی برخی فرموده: آنها همانند چارپایان، بلکه از آنها نیز پستترند، این است که حیوانات نیز مرتبهی ضعیف شکر را دارند، ولی چون از عقل بهرهای ندارند، به کمال حمد معقول نمیرسند؛ اما انسان با داشتن کمال عقلی، اگر عقل خود را در خدمت شهوت و غضب درآورد، از حیوان نیز پستتر خواهد بود.