چکیده:
در نقد نشانه ـ معناشناختی، وارونۀ نشانهشناسی ساختگرا، نشانهها فرصت نشانهپذیری مییابند و از نشانههای معمول، به نشانههای نو تبدیل میشوند. گرمس با ایجاد نظامهای گفتمانی منسجم، زمینهای فراهم ساخت که با کاربست آن، روایات را تحلیل کنیم و دریابیم که در وضعیت اولیۀ حکایت، معنا نقصانی دارد که وجود نظامهای گفتمانی سبب میشود معنای ناقص، سیر تکاملی داشته باشد و در وضعیت ثانویه، به معنایی استعلایی در پایان داستان تبدیل شود. داستان شیخ صنعان، در آغاز با نقصان وضعیت مواجه است و شیخ به سبب خوابی که میبیند، کنشی میآفریند و در ادامه، برخی از نظامهای گفتمانی، قابلیت بروز مییابند. در این مقاله، با بهرهگیری از تحلیل و نقد محتوا کوشیده شده بیان شود که عطار بر آن است با استفاده از برنامهای ازپیشتعیینشده، وضعیت نامساعد اولیه را به وضعیتی مساعد در پایان حکایت تبدیل سازد. در بررسی نظامهای گفتمانی، نخستین نظام گفتمانی (هوشمند)، گفتمان غالب است؛ بدین معنا که راوی با بهرهگیری از کنشهای نظاممند، سیر تکاملی معنا را در پیش میگیرد. پس از گفتمان هوشمند، دو گونۀ تنشی ـ عاطفی و مشیت الهی در خلال داستان ایجاد میشوند که به ترتیب در رتبههای دوم و سوم جای میگیرند.
Semiology-semantics criticism is an instrument for the perception of meaning.In semiology-semantics، contrary to structural semiology، signs have the opportunity to take on new signs.By creating coherent discourse systems، Gremies paved the way for interpreting the narrations، realizing that there is a drawback in the meaning in the initial narration، which needs to develop into a transcendental sense in a secondary stage at the end of the story.The story of Sheikh San’an is one of the narratives that suffers from the drawback of a chaotic state related to Sheikh San’an at the beginning of the story in which، in view of his dream، he takes an inevitable action which leads to the representation of some discourse systems.In the present research، using content analysis، we made an attempt to clarify that Attar Neishaburi has the intension to alter the undesirable initial state into a favourable one at the end of the narration by a pre-set plan.In analysing discourse systems، the first intelligent discourse system is prevailing. This means that the narrator، using systematic speech acts، depicts the evolution of meaning following an intelligent discourse.Two types of tension-emotional and providence- are created through the story، which assume the second and third status، respectively.
خلاصه ماشینی:
خواب شیخ صنعان ، منجر به ایجاد کنش میشود و راوی این کنش را چنین سروده است : آخـــر از ناگـــاه ، پیـــر اوســـتاد بــا مریــدان گفــت کــارم اوفتــاد مــیببایــد رفــت ســوی روم زود تــا شــود تعبیــر ایــن معلــوم زود چارصـــد مـــرد مریـــد معتبـــر پــس روی کردنــد بــا او در ســفر (عطار نیشابوری، ١٣٨٩: ٢٨٦) شاید بتوان اصل نقصان در وجود شیخ صنعان را دیدار او و دختر ترسا دانست ؛ به بیان دیگر، حالت شوشی، نخست از یک نقصان خبر مـیدهـد و آن وضـعیت ، لحظـه دیـدار و بلافاصله آشفتگی پیر دل سوخته است : از قضـــا را بـــود عـــالیمنظـــری بــر ســر منظــر نشســته دختــری دختــری ترســا و روحــانیصــفت در ره روح اللهــش صــد معرفــت (همان ) در اینجا عطار، توصیفات بینظیری از دختر ترسا به دست میدهد و سرانجام واپسـین تیر خلاص را میزند: دختــر ترســا چــو برقــع برگرفــت بنــد بنــد شــیخ آتــش درگرفــت چون نمود از زیر برقـع روی خـویش بست صد زنارش از یک موی خویش گرچه شیخ آنجا نظـر در پـیش کـرد عشق آن بت روی کـار خـویش کـرد شد به کل از دست و در پـای اوفتـاد جـای آنـش بـود و بـر جـای اوفتـاد (همان : ٢٨٧) بر مبنای همین موقعیت های شوشی و کنشـی روایـت ، در بررسـی داسـتان ، برخـی از نظام های گفتمانی شکل میگیرند که در ادامه ، به تحلیل آن ها میپردازیم .
نکته مهم و مرتبط با نظام گفتمانی تجویزی، این است که دختر ترسا (کـنش گـزار) در جایگاهی برتر نسبت به شیخ صنعان (کنش گر) قرار دارد و پیمان و تعهدی بین این دو بسته میشود و گفتمان شکل میگیرد.