چکیده:
امروزه در حوزۀ مطالعات میانرشتهای، به ارتباط میان «روانشناسی» و «ادبیات» توجه بسیار میشود. آثار ادبی از سویی حاصل حالات روحی انسان است و از سوی دیگر، روح و روان انسان را میپرورد؛ ازاینرو بستر مناسبی برای بررسی و تحلیل مفاهیم روانشناختی به شمار میآید. شعر عاشقانه، بخش گستردهای از ادبیات فارسی را در بر میگیرد. در طول تاریخ ادب فارسی، سعدی از معدود شاعرانی است که عشق را به معنی زمینی و آسمانی آن به اوج رساندهاست. عشق از مباحث عمده در روانشناسی تجربی نیز به شمار میآید و روانشناسان نامداری چون اریک فروم و استرنبرگ و رنه آلندی به تفصیل دربارۀ عشق و زمینهها و کارکردهای آن سخن گفتهاند. میان دیدگاه سعدی و روانشناسی تجربی به عشق، مشترکاتی دیده میشود که از آن جمله میتوان به نقش مؤثر عشق در تکامل و تعالی انسان و نیز تسلیم در برابر خواست و ارادۀ معشوق و لزوم ایثار و بخشش در عشق اشاره کرد. مشترکاتی که بین دیدگاه سعدی و روانشناسی تجربی دیده میشود، از سویی بیانگر واقعنگری و صداقت سعدی در عشق ورزیدن و اظهار آن است و از سوی دیگر بر پایداری و ثابت بودن بسیاری از معیارهای عشقی سالم و طبیعی تأکید دارد.
Today much more attention is paid to the relation of "psychology" and "literature" in the field of interdisciplinary studies. Literary works، on one hand، are the result of man's mental states; and they foster man’s spirit، on the other hand; so، it seems being a suitable platform for the study and analysis of psychological concepts. Romance poetry covers a wide section of Persian literature. Sa'adi is one of the few poets who have upgraded love to its highest heavenly and terrestrial meaning throughout the history of Persian literature. Love is also a major topic in empirical psychology، and some well-known psychologists such as Erich Fromm and Robert Sternberg and Renee Allende have spoken in detail about it and its context and functions. The effective role of love in human evolution and excellence، and submission to the will of the beloved، as well as the need for sacrifice and forgiveness are the main commonalities exist between Sa'adi’s points of view and empirical psychology on love. These commonalities reflect Sa'adi's truthfulness and honesty in loving and expressing it، from one hand، and emphasize the sustainability of many healthy and natural love criteria، on the other hand.
خلاصه ماشینی:
انسان با تجربه کردن یک عشق سالم میتواند از مرحلـه حیـوانی و جمـادی بـه مرحله انسانی اعتلا یابد: گر آدمیصفتی، سعدیا به عشق بمیر که مذهب حیوان است هم چنین مردن (سعدی، ١٣٨٣: ٥٣١) ازاین رو، وی در مقابل سرزنش ملامت گران میگوید: عیب سعدی مکن ای خواجه اگر آدمیی کادمی نیست که میلش به پریرویان نیست (همان : ٤٠٥) سعدی عشق را برای انسان امری فطری و فصل ممیز او از دیگر موجودات مـیدانـد، بااین حال رسیدن به این مرتبه از انسانیت یعنی هنر عشق ورزیدن و درک زیبایی معشوق و جایگاه والای او، کرامتی است که نصیب هر انسانی نمیشود و نیاز به مقدماتی مثل رها شدن از خود و پاکبازی و تسلیم و رضا در برابر یار دارد: عاقلان خوشه چین از سر لیلی غافل اند کاین کرامت نیست جز مجنون خرمن سوز را (همان : ٣٦٣) در روان شناسی تجربی نیز بر این نکته تأکید میشود کـه تجربـه یـک عشـق سـالم ، موجب پالایش و تعالی روح انسان است .