چکیده:
پرسش از نسبت بین دین و رسانه، در سالهای اخیر به دغدغه جدی صاحبنظران دینی از یکسو و متخصصان رسانه از سوی دیگر تبدیل شده است. در این میان، تجربه تصویری نمودن امر قدسی یا ماورائی یکی از تجاربی است که بیش از سایر تجربهها بهویژه در برنامههای دینی تلویزیون مشاهده شده است. لذا این سؤال بهطور جدی مطرح میشود که آیا اساساً امکان بازنمایی امر قدسی وجود دارد؟ در این مقاله تلاش شده است تا ضمن برشمردن موانع پیش روی این بازنمایی و مسائل آن، تا حد امکان راهحلهایی برای خروج از بنبستها ارائه گردد.
نتیجه مطالعه نشان میدهد که دو راهحل اصلی بازنمایی امر قدسی در قالب تصویر، «سبک استعلایی» و «بهرهگیری از سمبولها» هستند. این دو راهحل در دو انتهای یک محور قرار دارند که یک سوی این محور، امر قدسی و سوی دیگر محور، امر بشری است. سبک استعلایی، مخاطب را از امر بشری به سوی امر قدسی میکشاند و تجربه آن را برای مخاطب فراهم میکند و با بهرهگیری از سمبولها، امر قدسی را در قالب امر بشری برای مخاطب به ارمغان میآورد. این هر دو راهحل اگر چنانچه بر پایه شناخت دقیق دینی و عقلانیت مبتنی بر آن شکل نگرفته باشد، این مسیر را به بیراهه میکشاند.
خلاصه ماشینی:
این سؤال از آنجا آغاز میشود که آیا صرف اعمال اراده مدیریتی در رسانه ای مانند تلویزیون کافی است برای اینکه اهداف دینی تحقق یابد؟ آیا صرف در نظر گرفتن محتوای دینـی بـرای قالب رسانه میتواند ما را به مقصود برساند؟ آیا همه ابعاد دین امکان ارائه در رسـانه را دارد یا صرفا بخش هایی از دین را میتوان در رسانه ارائه کرد؟ در این میان یکی از قالب هایی که در سال هـای اخیـر در سـطح تلویزیـون و حتـی سینما شاهد آن بوده ایم ، گرایش به تصویری نمودن امر قدسـی اسـت .
برای این منظور ابتدا اشکالات و ایراداتی کـه به نظر میرسد در زمینه به تصویر کشیدن امر قدسـی (بـه ویـژه در تلویزیـون ) وجـود دارد، مطرح گردیده و سپس تلاش شده است با استفاده از مباحث دینـی و همچنـین نظریـه هـای ارتباطی، در حد امکان پاسخ هایی برای اشکالات مطرح شده یافت .
لذا بیشتر پژوهش ها در رابطه با «محتوای رسانه ها و واقعیت » پاسخی واحد بوده است مبنی بر اینکـه همـواره محتـوای رسانه از واقعیت انحراف داشته است (مک کوایـل ٥، ترجمـه اجلالـی، ١٣٨٢)، چـرا کـه تصویرساز تلاش میکند که در عین نمایش واقعیت ، ایده آل های فراتر از زندگی واقعـی را نیز به تصویر بکشد و در نتیجه روایتی پیچیده و شـگفت آور از مجموعـه واقعیـت و خیال را بوجود میآورد و تفکیـک جزئیـات واقعـی از تصـورات خیـالی در درام هـای تلویزیونی کار ساده ای نیست (هاولز٦، ٢٠٠٣).