چکیده:
در دهه ١٩٨٠ الگوی حکمروایی مطلوب شهری با ابتکار عمل بانک جهانی و مرکز اسکان بشر سازمان
ملل و سایر نهادهای بین المللی در ادبیات توسعه وارد شده است که شامل اصولی از قبیل مشارکت،
پاسخگویی، شهروندی، شفافیت، کارآمدی، قانونمداری و. . . است. در این الگو فقط نهادهای دولتی را به
تنهایی متضمن توسعه نم یداند بلکه دو مولفه دیگر به نام "جامعه مدنی" و "بخش خصوصی" را در کنار
"دولت" به عنوان رئوس مثلث توسعه پایدار در نظر می گیرد. از سوی دیگر مفهوم سرمایه اجتماعی که در
سالهای اخیر از علوم اجتماعی وارد مباحث عادی و روزمره شده است واز طرف بانک جهانی " ثروت
نامرئی یک کشور " نام گرفت در بر گیرنده نهادها و روابط و هنجارهایی است که تعاملات اجتماعی را
شکل میدهند. یکی از پیامدهای مثبتی که برای سرمایه های اجتماعی برمی شمارند، تاثیر آن بر عملکرد
کارآمد و اثر بخش نهادهای حکومتی، مدنی و بخش خصوصی است. روش تحقیق کمی– پیمایشی و با
طرح پرسشنامه ای با طیف لیکرت به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در دستیابی به حکمروایی خوب شهری در نمونه مورد مطالعه (شهر قزوین) پرداخته شده است. داده های به دست آمده از پرسشنامه ها در نرم افزار و از طریق رگرسیون چند متغییره تحلیل شد و نتایج حاصل نشان داد که ارتباط معناداری بین SPSS سرمایه اجتماعی و حکمروایی خوب شهری در شهر قزوین وجود دارد به طوریکه با افزایش سرمایه
اجتماعی، شاخصهای حکمروایی خوب شهری نیز افزایش می یابد.
خلاصه ماشینی:
در جامعه اي که فاقد سرمايه اجتماعي کافي است ، ساير سرمايه ها بي فايده باقي مي مانند و تلف ميشوند (زارع و ديگران ، ١٣٩٠) سرمايه اجتماعي که شکل و نمونه ملموسي از يک هنجار غير رسمي است و باعث همکاري بين دو يا چند فرد ميشود (فوکوياما، ١٣٨٤) داراي سابقه ذهني و طولاني در علوم اجتماعي است (برغمدي، ١٣٨٧) اين اصطلاح ، اولين بار توسط هانيفان مطرح و سپس در ١٩٦٠، جان جيکوبز در کتاب پرنفوذ " زندگي و مرگ در شهرهاي بزرگ آمريکا "آن را به طور جد مورد مدافعه قرار داده است (حاجي پور، ، ١٣٨٥) اين مفهوم در دهه ١٩٩٠، مورد توجه محافل دانشگاهي (عبداللهي و موسوي، ١٣٨٦) قرار گرفت و به نحو چشمگيري با اقبال عمومي روبرو گشت ، به طوري که امروزه در سطوح مختلف سياستگذاري از محلي گرفته تا ملي، حتي در برخي از سازمانهاي بين المللي نظير بانک جهاني از اين مفهوم بهره گيري زياد ميشود (توکلي و تاجبخش ، ١٣٨٧) در واقع ، امروزه وجود سرمايه اجتماعي کليد استقرار جامعه مدني و در نهايت نيل به توسعه پايدار محسوب ميشود.
به عنوان مثال ، شهر تهران در طول ٤٠ سال اخير بالغ بر ٢٤ واحد جغرافيايي با منشأ روستايي را در محدوده استحفاظي خود شکل داده و دگرگونيهاي عمدهاي را بر آنها تحميل کرده است (ظاهري، ١٣٧٨) سرمايه اجتماعي ماده خام جامعه مدني است که از تعاملات هر روزه بين افراد به وجود مي آيد (شريفيان ثاني، ١٣٨٠) اين مفهوم گر چه قديمي است ، اما تنها اصطلاحي است که and طي سالهاي اخير خوش درخشيده است (٢٠٠٢ ,Fuchs &Claus ) زيرا اين مفهوم با ديدگاه نويسندگان مکتب تاريخي از قبيل دورکيم ، زيمل ، مارکس ، وبر و ديگران و با نظريه هاي مبادله اجتماعي و نظريه قرارداد روانشناسي پيوند يافته است .