چکیده:
تولد کودک عقبمانده ذهنی به عنوان یک بحران، میتواند به شکل عمیق بر ارتباطها و کنشهای خانواده اثر بگذارد و خانوادههایی میتوانند با بحرانها بهخوبی سازگار شوند که روابط باز، موثر و دائمی داشته و در نقشهایشان انعطافپذیر باشند. این مطالعه با هدف نیمرخ روانشناختی مادران کودکان عقبمانده ذهنی و عادی شهر یاسوج انجام شد. این مطالعه از نوع مقایسهای میباشد. جامعه آماری، مادران کودکان عقبمانده ذهنی و مادران کودکان عادی مدارس شهر یاسوج بودند، ۱۴۰ نفر شامل؛ ۷۰ نفر مادران کودکان عقبمانده ذهنی و ۷۰ نفر مادران کودکان عادی پس از کسب رضایت آگاهانه در مطالعه شرکت نمودند، نمونهگیری به روش آسان و با مراجعه به دبستان کودکان استثنایی و یک دبستان کودکان عادی که بهتصادف از مدارس دولتی یاسوج انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه پذیرش و عمل، مقیاس نارسایی شناختی و مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. از دانش آموزان مورد مطالعه را 89 نفر(64 ٪) پسران و 51 نفر(36 ٪) دختران بودند. یافتهها نشان داد نمرات مادران دارای کودک عقبمانده در متغیرهای نارسایی شناختی نارسایی هیجانی، ابعاد آنها و اجتناب تجربی از مادران دارای کودک عادی بالاتر است(01/ 0≥P). نتایج مطالعه نشان داد که بین مادران کودکان عقبمانده ذهنی و مادران کودکان عادی از لحاظ نارسایی شناختی و نارسایی هیجانی و اجتناب تجربی تفاوت معنیداری وجود دارد. ﻣﺎدران ﻛﻮدﻛﺎن عقبمانده ذﻫﻨﻲ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔـﺮوه دیگر از شیوههای ﻣﻨﻔﻲ و ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻓﺸﺎر رواﻧﻲ ﺑﻪ ﻣﻴﺰان ﺑﻴﺸﺘﺮی اﺳﺘﻔﺎده میکنند. اﻳـﻦ ﻣـﺎدران ﺑـﺎ ﺑـﻪ ﻛـﺎر ﺑـﺮدن شیوههای ﻣﻨﻔﻲ و ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ، فشار روانی را در ﺧﻮد اﻓﺰاﻳﺶ میدهند.
The purpose of this study was to investigate the effect of touch on depression in children. To this end, 20 girls and 20 boys aged 12-7 years were selected using cluster sampling from 20 centers under support of well-fare organization of Kerman. The research method is quasi-experimental (pre-test and post-test). After selecting the subjects ,Children's Depression Scale-Parent Questionnaire (CDS-P) by Lang and Tisher (1987) was employed and Children whose marks were over 175 were selected.Then,touch intervention (patting, punching, kissing, embracing, tickling and grooming) on children was done by teachers Daily for 60 minutes. After ten weeks touch intervention, CDS-P was administered again.The results of t test are shown that touch intervention was effective (p= 001) in decreasing the depression among children and in all of the subscale of CDS-P except Miscellaneous P Items. Moreover: repeated measure ANOVA revealed that the interaction effect between touch and care duration in decreasing of depression was found significant.According to the results, it is recommended to use the touch technique to treat and reduce depression in children.
خلاصه ماشینی:
"ازآنجاییکه مادران کودکان عقب مانده ذهنی، احساسات و افکار منفی بیشتری را تجربه میکنند و یا اینکه احساسات و افکار خود را منفیتر از گروه گواه ارزیابی میکنند این تفاوت معنادار دو گروه پژوهش ازنظر میزان اجتناب تجربی را میتوان چنین تبیین کرد که چون مادران کودکان عقب مانده ذهنی دچار دشواری هایی در نگهداری از فرزندان خود هستند و از سوی دیگر با توجه به دیدگاه منفی برخی اطرافیان احساسات ، عواطف و افکار متناقض و تصمیمات متناقضی را تجربه میکنند، نهایتا سعی در اجتناب و کناره گیری و عدم رویارویی با واقعیت وضعیت خوددارند تا با این راهبرد «فرار از وضعیت آزاردهنده » آرامشی را به دست بیاورند (هرچند که این آرامش بیشتر آرامشی کاذب است تا آرامشی واقعی) چرا که به بر اساس برخی تحقیقات (٢٠٠٠ ,Eipolito ,Dobor ,Grifis )، به نقل از (٢٠٠٩ ,Fakor ,Ghamari )، برخی افراد در زمانی که استرسورهای خانواده را غیرقابل کنترل درک میکنند از مقابله اجتنابی استفاده میکنند.
مطالعه حکیم جوادی و همکاران بر روی خانواده های دارای فرزند معلول نشان دادند که استرس با مؤلفه های ناتوانی هیجانی رابطه معناداری را نشان میدهد و مؤلفه های ناتوانی هیجانی در تشخیص عواطف دارای رابطه معنادار است همچنین با پژوهش های صورت گرفته (٢٠٠٧ ,JV &Cordova ؛ Kathryn ٢٠٠٣ ,Timmerman &؛ ٢٠٠٤ ,Waldinger et al) هم راستا می باشد بنابراین ، میتوان این گونه تبیین کرد که عدم ابراز هیجانات باعث میشود که هریک از مادران آگاهی اندکی از احساسات و عواطف دیگران و مخصوصا اعضا خانواده داشته باشند که این عدم احساس صمیمیت حتی می تواند باعث نارضایتی زوجین از وضعیت زندگی زناشوییشان شود."