چکیده:
منزل امام در نجف یک خانه کوچک 45 متری بود. برنامه ایشان در آن خانه به این گونه بود که نیم ساعت قبل از غروب آفتاب در پشت بام مشغول قدم زدن می شدند زیرا حیاط منزل کوچک بود و جای قدم زدن نداشت.
خلاصه ماشینی:
"هنگامی که امام دچار ناراحتی قلب شدند و ایشان را از قم به تهران آوردند و در بیمارستان قلب بستری کردند،روزنامهها نوشتند روزی امام از پنجره نگاه به زمین پر برف بیمارستان کرده و گفتند اگر دکتر اجازه میداد میخواست قدری روی این برفها راه بروم!اصرار امام به قدم زدن و پیاده روی در هر حال را اطلاع داشتم که همیشه صبحها و عصرها حداقل نیم ساعت آن را معمول میدارند،و در همان حال هم روزنامهها یا مجله میخوانند یا نامهها را مطالعه میکنند و بیکار نبودند.
تا این که روزی خانم دباغ نمایندهء مجلس شورای اسلامی که مدتی را افتخارا در خانه امام خدمت کرده بود،ضمن نطق پیش از استوار خود گفت:امام هیچگاه قدم زدن را ترک نکردهاند،حتی در نجف اشرف که حیاط خانهشان بسیار کوچک بود،از پشت بام برای قدم زدن استفاده میکردند!تردیدم برطرف شد زیرا میدانستم که پشت بامهای نجف با دیوار بلند محدود است،به طوری که شخص ایستاده دیده نمیشود.
" وقتی نظر امام را شنیدم،پرسیدم:"آقا!شما حاضرید صبحها در خدمتتان باشم و با هم راه برویم؟نیم ساعت-یک ساعت قدم بزنیم و بعد هم برگردیم؟" ایشان فرمودند:کار خوبی است.
اگر شما شبیه اکثر مردم هستید،کازیه نامههای ورودی شما مرتبا سرریز شده و بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که نامههای پستی خود را بهنگام دریافت فقط باز کنید چون به پاسخگویی عملی نمیرسید.
اگر نگران زمانی هستید که برای انجام کار لازم است صرف کنید، آسوده باشید بیشتر از آن مقدار زمان کوتاهی که صرف سر و سامان دادن به کارهای کاغذی میکنید،را از طریق بهرهوری افزوده شده مجددا بدست خواهید آورد."