چکیده:
در مورد این که فرهنگ سازمانی چگونه شکل می گیرد و چه عوامل و عناصری باعث بوجود آمدن آن می شوند، مؤلفه ها و مشخصه های فرهنگ سازمانی کدامند بحثهای زیادی شده است. آن چه در این مقاله به آن پرداخته می شود بررسی نقش فرهنگ ملی جوامع در شکل گیری فرهنگ سازمانی آن جامعه است.
خلاصه ماشینی:
"(راگونات،ص 3-141)هافستد بدلیل نزدیکی فرهنگ هنگکنگ و تایوان آنرا به چینیها تعمیم داده است و چهار بعد فرهنگی مورد مطالعه خود در این زمینه را بشرح زیر بیان می دارد:فاصله قدرت زیاد،تمایل اندک به پرهیز از عدم اطمینان، فردگرایی ضعیفتر و مردسالاری قوی(راگونات ص،8-197)در مورد آفریقا هافستد نتیجه میگیرد کهگرایش به جمعگرایی با ماهیت خاص آفریقایی،فاصله قدرت زیاد،تمایل به پرهیز از عدم اطمینان و زن سالاری قوی وجود دارد(راگونات ص 8-217)برداشت هافستد از وضعیت چهار بعد فرهنگی در آمریکای لاتین بدین شرح است:فاصله قدرت زیاد،پرهیز از بیاطمینانی به شکل قوی،فردگرایی کم،مردم سالاری زیاد(راگونات ص 3-302)علاوه بر آن،مطالعات متعدد دیگری برای شناخت فرهنگهای ملی در برخی کشورها و مناطق انجام گرفته است که یافتههای برخی از این پژوهشها را میتوان از کتاب مدیریت فراملیتی خانم دکتر زاهدی استخراج نمود:فرهنگ ژاپنی و مقایسه آن با سایر فرهنگها در مطالعات تطبیقی به مقدار زیادی به چشم میخورد.
(اشنایدر و بارسو،ص 116) هافستد با قبول وجود تفاوت در ارزشها،بررسی کرد که آیا میتوان نظریههای آمریکایی را در خارج نیز بکار گرفت و پیامدها و برد فرهنگی را در رابطه با سه مقوله انگیزش،رهبری و سازمان مورد بحث و بررسی قرار داد یا نه؟مثلا او مدعی شد سازمانهای کشورهایی که فاصله قدرت در آنها زیاد است،معمولا طرح سازمانی با سلسله مراتب بیشتری دارند،تعداد پرسنل سرپرست در این سازمانها بیشتر است لذا، حیطه نظارت بیشتر و تنگتر و شکل تصمیمگیری متمرکزتر است."