چکیده:
نظام جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس تاکنون یکی از نظامهای حکومتی دنیا میباشد که بیشترین انتخابات را تجربه و برگزار نموده است. جمهوری بودن ساختار نظام و انتخابی بودن مناصب و مقامات تقنینی و اجرایی از جمله شاخصهای مردمسالاری نظام جمهوری اسلامی ایران است که بستر مناسبی را برای حضور گسترده شهروندان، گروهها و احزاب در جهت تعیین سرنوشت سیاسی از طریق انتخابات فراهم نموده است.حضرت امام (ره)،براساس نظریه سیاسی انقلابی،مردمی وکارآمدخود،با طرح اصل ضرورت تعیین سرنوشت هرملت به دست خویش تصریح می نمایند:"هرملتی بایدسرنوشت خودش را خودش معین کند".امام ،حاکمیت وتعیین سرنوشت ملتها را به دست خویش نه تنها به سان یک شایست وبایست سیاسی طرح می کنند،بلکه آن را به عنوان یک سنت وقانون فلسفی تاریخی وجهانی مورد توجه قرار داده است وبه عنوان یک واقعیت عینی ومسلم مورد تأکید قرار می دهند.همچنین امام دولتها واقتدار وکارآمدی آنها رااز اراده ملتهاوعلاقه مندی آنان به سرنوشت خویش محسوب می دانند،یعنی دولت،انتخابات،ریاست جمهوری،رهبری ومجلس وسایر ارکان ونهادهای نظام سیاسی ودولت جمهوری اسلامی ایران راناشی از خواست ملی وتابع اراده عمومی آنها تلقی می کنندوهمچنین آنها را در جهت تأمین منافع ومصالح کشور خود می دانند.اجمالا در این مقاله به بررسی منابع و مبانی نظری اندیشهی سیاسی امام (ره) در خصوص لزوم مشارکت سیاسی مردم در جهت تعیین سرنوشت سیاسی و ساماندهی و اداره جامعه اسلامی میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
(42 به طور خلاصه هدف اين نوشتار بررسي منابع و مباني نظري و عملي انديشه ي سياسي امام (ره ) در خصوص لزوم مشارکت سياسي مردم در تعيين سرنوشت سياسي و ساماندهي و اداره جامعه اسلامي با موضوعيت انتخابات (ترجيحات رأي دهي) و پاسخگويي به اين سؤال اصلي است که « مشارکت سياسي مردم حق آنهااست يا تکليف ؟» و در نهايت به اين نتيجه ميرسيم که ايشان به عنوان فيلسوفي عارف و اسلام شناس و مرجع بزرگ ديني با تکيه بر انديشه سياسي شيعه و مباني فقهي و کلامي به اثبات لزوم تشکيل حکومت اسلامي پرداخته و در حکومت مورد نظر نقش عمده ايي براي مردم و آزادي مشارکت آنان در اداره امور کشور در نظر گرفته اند و آنچه که امروز در نظام هاي سياسي دنيا تحت عنوان دموکراسي، آزادي و مشارکت مطرح ميشوند در انديشه ي سياسي ايشان مورد توجه قرار گرفته و معتقدند همه ي اينها در حکومت اسلامي به صورت کامل وجود دارند.
به طور کلي مشارکت سياسي عبارتست از دخالت و همکاري مردم و نهادهاي مردمي در پيدايش و ايجاد مراکز قدرت ، چگونگي اعمال قدرت ، گزينش افرادي که اعمال کننده حاکميت و قدرت اند، تعيين ضوابطي که قدرت در چارچوب آنها بايد اعمال شود- يعني حاکم بر اعمال قدرت اند- همراهي و فعال بودن مردم در نظارت بر حسن انجام اين امور در تمام مراحل آن و همه شئون ديگر مربوط به قدرت .