چکیده:
گستردگی قلمرو ساسانیان گذشته از ثروت و قدرتی که برای شاهنشاهان ساسانی به ارمغان میآورد، در زﻣﻴﻨﮥ حفظ یکپارچگی ایران مشکلاتی را باعث میشد. نواحی شرقی ایران که با پایتخت و مرکز حکومت فاصله داشت، بیشتر از نواحی دیگر در معرض ناآرامی بود. هجوم اقوام هپتالی و دستاندازی آنها به ایالات شرقی ایران بخش عمدهای از این ناآرامیها را به وجود میآورد. هپتالیان علاوهبرآنکه در مقاطعی از تاریخ بر خطمشی سیاسی و روابط بینالمللی ساسانیان تأثیر گذاشتند، در تعیین الگوهای فرهنگی و هنری نیز نقش عمدهای ایفا کردند. بنابراین شناخت این تأثیرات در گرو مطالعۀ ماهیت قومی و شیوۀ معیشت هپتالیهاست و به تعیین حدود جغرافیایی قلمرو آنها در ادوار مختلف نیازمند است. با این هدف، مقالۀ پیش رو با تکیه بر متون تاریخی، وقایع مرتبط با اقوام هپتالی را در شرق ایران تشریح میکند و آثار مادی فرهنگ آنها را بهمثاﺑﮥ شواهد تاریخی برمیشمارد. مطالعۀ توأمان تاریخ، جغرافیای تاریخی و آثار فرهنگی هپتالیان راهگشای رویکرد جدیدی در مطالعۀ تاریخ و باستانشناسی مناطق شرقی ایران در دورۀ ساسانی است.
Due to the extensive territory including the fertile plains and the productive population، the Sasanids could attain the powerful and wealthy situation during the late antiquity. Nevertheless، the vast territory caused some problems regarding threatening the political integration of Iran. The eastern provinces locating far from the capital of the Sassanid government were in a very exposed position to invaders coming from Hephthalites as well-known groups of the invading nomads were considered as the main enemy of Sassanid in the eastern Iran. Hephthalites could occasionally determine the international relationships between Iran and its neighbours. Moreover، they played an important role in the formation of the cultural and artistic practices of the eastern Sassanid. In order to recognise the Hephthalites’ influence on the Sassanid Iran، we need firstly to study their ethnical attributes and lifestyles and secondly to know the borders of their territory throughout history. In pursuing these purposes، the paper، while relying on the historical documents، would explain the history of Hephthalites in eastern Iran and describe their material cultures indicating their history and culture. Synchronised study of history، geography، and material culture of the Hephthalites would help us to introduce a new approach to history and archaeology of the eastern Iran in Sassanid period.
خلاصه ماشینی:
آثار هجوم هپتالیان مربوط به اواخر قرن چهارم میلادی، در کاوشهای بلخ آشکار شده است و سفالنوشتههایی حاوی نوشتار هپتالی، حضور آنها را در این منطقه تأیید میکند (آلتهایم، 1393: 409).
مهدی رهبر، به اتکای کتیبهای به خط و زبان فارسی میانه که بر حاشیۀ گچبریها نوشته شده است، از حضور هپتالیها در جایگاه معارضان ساسانیان در نقشبرجستههای گچی بندیان یاد میکند18 و آتشکدۀ بندیان را بنایی میداند که به دستور بهرام پنجم برای بزرگداشت پیروزی ساسانیان بر هپتالیان احداث شده است (Rahbar, 2004: 19).
در زمان یزدگرد دوم (438تا457میلادی)، فرزند و جانشین بهرام پنجم، اقوامی که بهاحتمال همان هپتالیان بودند، دوباره به شمالشرق ایران یورش آوردند (شیپمان، 1384: 48) و در حدود سال 440میلادی، علاوهبر سغد19و ماوراءالنهر، بخشهایی از تخارستان را به قلمرو خویش افزودند (گروسه، 1353: 138).
در این ایام سرزمین هپتالیان تخارستان، چغانیان،22 کابلستان23 و سرزمینهای شرقی رود بلخ را شامل میشد (دینوری، 1383: 87) و پایتخت آنها شهری به نام گورگو (Gorgo)24 بود که درست در مجاورت خط سرحدی ایران قرار داشت (پروکوپیوس، 1382: 20).
در دورهای که هپتالیان مشکلاتی را برای مرزهای شرقی ساسانیان باعث شده بودند، تناوب رابطۀ ایران با چین افزایش یافت؛ بهنحویکه در فاصلۀ سالهای 455و522میلادی، دربار سلسلۀ وی شمالی (Northern Wei)، ده مرتبه پذیرای سفیرانی از ایران بود (Ecsedy, 1979: 155-156; Daffinà, 1983: 123-124; Harmatta, 1971: 370-371.
در این زمان، دامنۀ نفوذ فرهنگی و قدرت سیاسی هپتالیان چنان گسترش یافته بود که آثاری از آنها شامل ظروف نقرهای و مفرغی که بهاحتمال در بلخ تولید شده بود، به شهر داتونگ36(Datong)، پایتخت حکومت خاندان وی شمالی (535-386 م.
), History of Civilizations in Central Asia, Vol. III, Paris: UNESCO Publishing, pp.