چکیده:
شطح پدیدهای است که در گذر زمان تعاریف متفاوت و گاه متناقضی یافته است. این دامنه وسیع تعاریف میتواند افزون بر تفاوت نگاه و رویکرد معرّفان، ناشی از سیر تحوّل شطحیات عرفا نیز باشد. اما با وجود اقبال بسیاری از صاحبنظران متقدّم و نیز متاخّر به تعریف شطح، اغلب تعاریف صورت گرفته جامع مصادیق شطح نیست و در بسیاری از موارد تنها به ردّ یا قبول و توجیه شطح نظر دارد نه تعریف ماهوی آن. از این رو در پژوهش حاضر ضمن نقد تعریف سنّتی، رویکردهای جدید نسبت به تعریف را مطرح نمودیم. سپس با مروری بر تعاریف ارائه شده از شطح، به بررسی انواع تعاریف مذکور و بسامد مولّفههای مطرح شده در این تعاریف و نقد اهمّیّت و لزوم هر یک از آنها در تعریف شطح پرداختیم.بررسی تعریفهای شطح نشان داد که مهمترین موارد مطرح در تعریف شطح، غلبة سکر و وجد، ظاهر غریب و مخالف شرع، ادّعا و رعونت شطّاح و نیز سرریز شطح بر زبان عارف است که نقدهای بسیاری بر هریک وارد است و تعاریف صورت گرفته بر این اساس نمیتواند جامع مصادیق شطح باشد. بنا بر این بهتر است شطح را چنین تعریف کنیم: «شطح ابراز و اظهار اسراری است که ظرف محدود الفاظ و افعال انسانی گنجایش آن را ندارد و از این رو در بیان و فعل، ماهیتی متناقض و متشابه مییابد.»
خلاصه ماشینی:
آثـار متعدد مربوط به این حـوزه از تقـی پورنامـداریان ، زبـان شـعر در نثـر صـوفیه از محمدرضـا شفیعی کدکنی ، زبان عرفانی از علیرضا فولادی و نیز مقالات زیر، از این دست است : «ملاحظاتی دربـارة شـطح » از منـوچهر جوکـار، «شـطح ، سـرریزهای روح بـر زبـان » از محمد تقـوی ، «روایـت شناسـی شـرح شـطحیات » از محمـدعلی آتـش سـودا، «اشـارت هـای سبحانی ، بررسی دیدگاه های متعـارض در بـاب شـطح » از لـیلا نوروزپـور، «از سوررئالیسـم فرانسوی تا روزبهان بقلی (جلوه های فراواقعی در شطحیات صوفیه )» از محمدامیر عبیدی نیـا و سعیده زمان رحیمـی ، «تحلیـل شـطح برمبنـای تفکیـک وجودشـناختی و معرفتشـناختی » از سیدعلی اصغر میرباقری فرد و مسعود آلگونه جونقانی ، «میدان شـطحیات عرفـانی » از محمـد فرهمند، «مبانی نظری شـظحیات عرفـانی از نگـاه مولانـا» از محمدحسـن حـائری و ابـراهیم رحیمــی زنگنــه ، «شــطحیات و حــال در عرفــان ، ادیــان و عرفــان » از محمــدجعفر اســدی ، «شطحیات عین القضات همدانی » از فاطمه مدرسی ، مونا همتی و مـریم عـرب ، «تحلیـل ژانـر شطح براساس نظریۀ کنش گفتار» از سیدمهدی زرقانی و الهام اخلاقی .
بـدین معنـا کـه سـراج بـا توجـه بـه شطحیات بایزید، جنید، حلاج و شبلی درصدد تشریح شطح است ، اما شطحیات عرفای قرن پنجم مانند خرقانی نیز در تعریف غزالـی از شـطح مـؤثر بـوده اسـت و مطـابق بررسـی هـای صورت گرفته ، بسامد برخی عناصر محتوایی مانند فنای فی الله که برخی از جمله خـود بقلـی آن را ادعای اتحاد نامیده اند، ادعای آگاهی از غیب ، خرق عادت ، شفاعت خلق ، تفـاخر بـه عظمت خود و عنایت خاص خدا به عارف ، داشتن رابطۀ متقابل با خدا، مراوده با غیب و در یک کلام ادعا در قرن پنجم ، تفاوت معناداری با قرون پیش از آن داشته و حتما این امر نیـز در نگاه غزالی به شطح بی تأثیر نبوده است .