چکیده:
تفسیر المیزان کتابی است سرشار از مباحث معرفتی، حکمی،روایی، ادبی و تاریخی که ذیل آیات برای تبیین مفاهیم قرآنی، منظم گشته است. این تفسیر که در واقع، دائرة المعارفی گرانسنگ از علوم قرآنی و اسلامی است، طیّ چهل سال اخیر، همه جا به عنوان منبعی قابل اعتماد، مورد استفاده پژوهشگران بوده است و در بسیاری از موارد، نظر علامه طباطبائی، فصل الخطاب مباحث گشته است. در این میان، توجه علامه به ادبیات و خاصّه اشعار عرب در ارتباط با بیان آیات، جایگاهی ویژه و اهمیّتی بسزا دارد. در این نوشتار، کوشیده ایم تا از این منظر به تفسیر المیزان بنگریم و در حد بضاعت خویش و امکانات یک مقاله، کارکردهای اصلی این آیات و رویکرد حاکم بر آنها را که حاصل ذوق و اندیشه علامه است، تشخیص دهیم و تحلیل نماییم. منبع مورد استفاده ما، متن اصلی المیزان و نیز توجمه بیست جلدی آن از سید محمد باقر موسوی همدانی (م.1421 ق.)است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به چاپ رسانده است.
خلاصه ماشینی:
5ـ در مجلد ششم از تفسیر المیزان، علامه دربارة آیة 33 از سورة اعراف، به مطلبی تصریح کردهاند که از نظر تاریخی و فقهی اهمیت بسزایی دارد، ایشان نوشتهاند: آنچه از تاریخ بهدست میآید این است که تحریم شراب مانند تحریم شرک و زنا از ناحیة رسول خدا(ص)، نزد مشرکان معروف و شناخته شده بوده، چنانکه ابنهشام در سیرة خود از خلادبن قرة و دیگران از مشایخ بکربن وائل و او از اهل علم نقل کردهاست که أعشیبن قیس به قصد مکه و زیارت رسول خدا(ص) و تشرف به اسلام بیرون آمد و قصیدهای را هم در مدح رسولالله(ص) سروده بود که مطلع آن بیت زیر بود: «ألم تغتمض عیناک لیلة أرمدا و بت کما بات السلیم مسهدا» یعنی؛ آیا در شبی که چشمدرد داشتی، چشمهای خود را بر هم ننهادی و چنانکه مارگزیده نمیخوابد، شب را به بیداری گذراندی؟ در نزدیکی مکه، اعشی با یکی از مشرکان قریش روبهرو شد.
البته مقدمتا باید یادآوری کنیم که علامه در آغاز تفسیر المیزان، بدین نکتة مهم نیز تصریح کردهاند و بهتفصیل از آن بحث نمودهاند که مسلمانان با ترک طریقهای که رسول خدا(ص) و امامان اهل بیت او(ع) در تفسیر داشتهاند، به چه انحرافهایی دچار شدند، چنانکه محدثین در فهم معانی آیات قرآن اکتفاء کردند بدانچه که از صحابه و تابعین روایت شده بود و آنها را پذیرفتند ولو آنکه مخالفت صریح با عقل داشت و این در حالی بود که قرآن کریم حجیتی برای کلام صحابه، تابعین و امثال ایشان ثابت نکردهاست و یا متکلمان در تفسیر و فهم معانی آیات قرآنی اسیر آرای مذهبی خود شدند و آیات را طوری معنا کردند که با آن آراء موافق باشد و اگر آیهای مخالف یکی از آن آراء بود، تأویل کردند، آن هم به طوری که باز مخالف سایر آرای مذهبی ایشان نباشد.