چکیده:
دیدگاه رایج این است که مالکیت مدیریتی بالا برای سهامداران به عنوان یک مکانیزم با ارزش تلقی میشود، به این دلیل که میتواند منافع مدیران را با منافع سهامدارانی که نگران دسترسی بیش از حد مدیران به جریانهای نقد آزاد هستند، همسو نماید. بنابراین، در شرکتهایی که مدیران دسترسی بیشتری به جریانهای نقد آزاد دارند، احتمال اینکه تصمیمات سرمایهگذاری از حد بهینه خود خارج شود، بیشتر میباشد. از این رو پژوهش حاضر با آشکارسازی جنبهای از پیامدهای مالکیت مدیریتی در ایران به بررسی تاثیر مالکیت مدیریتی بر رابطه بین جریانهای نقد آزاد و ناکارایی سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. در این راستا تعداد 110 شرکت با روش نمونهگیری حذفی برای دوره زمانی 1387-1394 انتخاب گردید. از روش دادههای ترکیبی برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان میدهد که مالکیت مدیریتی ارتباط مثبت بین جریانهای نقد آزاد و ناکارایی سرمایهگذاری را تضعیف میکند. بدین ترتیب، اعضای هیئت مدیره با نظارت موثر بر میزان جریانهای نقد آزاد به افزایش کارایی سرمایهگذاری کمک مینمایند. با این وجود، اگر شرکتها به دو گروه بیشسرمایهگذار و کمسرمایهگذار تقسیم شوند، مالکیت مدیریتی تنها از طریق محدود کردن میزان جریانهای نقد آزاد در دسترس مدیران، موجب کاهش مشکلات بیشسرمایهگذاری میشود و تاثیری در کاهش مشکلات کمسرمایهگذاری ندارد.
The widely held view is that higher managerial ownership is a valuable mechanism for shareholders because it aligns the interests of managers better with those of shareholders would make one concerned about the over availability of managers to free cash flow. Thus, in companies that managers have greater access to free cash flow, the probability that the investment decisions to be taken out of optimal form is more. Hence the present study with revealing an aspect of managerial ownership consequences in Iran, examines the impact of managerial ownership on the relationship between free cash flow and investment inefficiency at listed companies in Tehran Stock Exchange. In this regard, the numbers of 110 companies for the period 2007-2014 with deletion sampling method was chosen. We use Lehn & Poulsen (1989) model for measuring free cash flow, and Biddle et al (2009) model for measuring the investment inefficiency. The panel data was used to test the hypothesis. The results of the test hypothesis are show that the managerial ownership undermines the positive relationship between free cash flows and inefficiency investment. Thus, Board members will help to increase investment efficiency with the effective supervisory on amount of free cash flow. However, if companies are divided into two groups of over and under investor, managerial ownership by limiting the amount of free cash flow available, reduce the problems of over investment, but it has no effect in reducing problems of under investment.
خلاصه ماشینی:
پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٥/ پائيز ١٣٩٦ ١- مقدمه بر اساس نظريه نمايندگي جنسن (١٩٨٦) عدم نظارت مؤثر بر رفتارهاي مديران موجب ميشود که آن ها جريان هاي نقدي داخلي را در پروژه هايي صرف نمايند که از ديدگاه مديريت سودمند بوده اما براي سهامداران پرهزينه است .
هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي تأثير مالکيت مديريتي بر رابطه بين جريان هاي نقد آزاد و ناکارايي سرمايه گذاري شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است .
از آنجايي که دسترسي بيش از حد به جريان هاي نقد آزاد به لحاظ نظري ميتواند از طريق افزايش ريسک ، حجم و پيچيدگي عمليات واحدهاي مورد رسيدگي بر ارزش شرکت تأثير منفي داشته باشد، بنابراين نياز به مکانيزم نظارتي براي کاهش جريان هاي نقد آزاد در دسترس مديران است ، تا بدين ترتيب سرمايه گذاريهاي انجام شده را به مرزهاي کارا نزديک نمايد.
هنگامي که عدم تقارن اطلاعاتي وجود دارد و مکانيسم هاي همسو نمودن منافع سهام داران و مديران کاملا کارا نيست ، مديران ممکن است از جريان هاي نقد آزاد استفاده نموده و طرح هايي با ارزش فعلي خالص منفي را جهت افزايش منافع خود به کار بگيرند که اين اقدام به بيش سرمايه گذاري منتهي ميشود (تقفي و معتمدي فاضل ، ١٣٩٠).
اسماعيل زاده و همکاران (١٣٩٤) تأثير ساختار مالکيت بر رابطه بين جريان وجه نقد آزاد و مديريت پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٥/ پائيز ١٣٩٦ استفادة بهينه از داراييها را مورد بررسي قرار دادند.