چکیده:
پژوهش حاضر به دنبال درک تفاوت شهرت افراد در فضای حقیقی و فضای مجازی است. هدف از این پژوهش، توسعه و معرفی روش های جدید در مطالعات مربوط به فضای مجازی، تحلیل میزان کاربردپذیری سنت نظریات تاثیر رسانه در شرایط گسترش مناسبات فضای جدید درفضای مجازی و مقایسه تفاوت توان رسانه های مختلف بر متغیر مورد بررسی یعنی «شهرت فردی» می باشد. برای این منظور، از موتور جستجوی گوگل به عنوان ابزار پایه برای تولید لیست مشهور ترین افرادی که نام کوچک یکسانی داشته اند، استفاده شده و سپس با استفاده از روش لمپرت و شولمن در کمّی کردن شهرت، به هریک از افراد این لیست، مقادیر عددی متناسب با شهرت شان اختصاص داده شده است. در گام بعد مقادیر شهرت مجازی این افراد با نتایج پیمایشی مشابه در فضای حقیقی مقایسه شده و تفاوت ها با استفاده نظریه «کاشت» تبیین گردیده است. نتایج به دست آمده بیانگر این مطلب است که ضریب و رتبه بندی شهرت مجازی افراد با رتبه شهرت حقیقی آنها تفاوت معناداری دارد و نیز رسانه های مختلف در ایجاد این میزان از شناخته شدگی نقش متفاوتی دارند. این مطلب موید این است که میان آن کسانی که مردم در موردشان چیزهایی می دانند با آن کسانی که مردم می خواهند در موردشان چیزهایی بدانند تفاوت وجود دارد.
This paper examines the difference between the fame in real versus virtual world, aiming to introduce and develop new methods of studying the net and analyzing the extent to which the media-effect theories are applicable in an age when new issues are being born and expanded in virtual atmosphere. Moreover, the paper tries to compare and contrast the ability of different media on creating individual fame. In order to do that, Google has been chosen as the basic tool for generating a list containing the most famous people who share a similar first name (i.e. Mohammad). Using Schulman and Lamport’s method for quantifying the fame, a coefficient named as fame index has been then calculated for any of the people whose names are mentioned in the list and the numbers have been compared with the data gathered through a survey which was set to examine their fame in the real world. In the next step, the findings have been explained by cultivation theory. The findings indicate that the fame index and its ranking are significantly different in real and virtual atmosphere and different types of media have different capacities for promoting fame. In the other words, this shows that there is a difference between “what and who people want to know about” and “what and who people actually know about.”
خلاصه ماشینی:
نتایج به دست آمده بیانگر این مطلب اسـت کـه ضریب و رتبه بندی شهرت مجازی افراد با رتبه شهرت حقیقی آنها تفـاوت معناداری دارد و نیز رسانه های مختلف در ایجاد این میزان از شناخته شـدگی نقش متفاوتی دارند.
منظور از شهرت در این پژوهش ، شناخته شدگی فرد به صفتی خاص، واقعه ای خاص یا اثری خاص نیست بلکه منظور از شهرت، نسبت میزان شناخته شدن یک فرد خاص در یک جامعه یا در کل جهان است چرا که افراد بر اساس آن صفت ها، وقایع و یا آثار شناخته شده و سپس شهرت، خود به یک ویژگی جدید برای آنها تبدیل میشود و هویتی مستقل مییابد که میتواند بر سایر مناسبات زندگی فرد مؤثر باشد.
این بخش از داستان شهرت تا حدی قابل تبیین با استفاده از نظریه «برجسته سازی» هست ولی باید این دقت نظر را داشت که محتوای موجود در نت توسط اربابان رسانه انتخاب و برجسته نمیشود بلکه برایند تولید عمومی محتوا توسط خود مردم است که برخی سایت های مهم تر فقط با اندکی وزن بیشتر بر این نتیجه ممکن است تأثیر گذار باشند اما باز هم اگر دیدگاه مرکزی نظریه کاشت را ملاک قرار دهیم که میگوید رسانه «چشم اندازهای مشترک را کشت میکند و بیانگر نوعی همگن سازی دیدگاههاست » (همان: ٧٢)، میتوان گفت که ایده یکسان شدگی دیدگاه ها در مورد شهرت افراد نیز باز با این نظریه قابل جمع است .