چکیده:
یکی از دیدگاه های غربیان که با رویکردی طبیعت گرایانه به موضوع «منشا دین» پرداخته، «ترس از حوادث طبیعی» را منشا دین می داند. نوشتار حاضر با استفاده از قرآن و با روش نقلی درصدد است تا نظر قرآن را در این مسئله تبیین کند که آیا منشا پیدایش دین، گرایش به دین و التزام به احکام عملی آن، می تواند ترس از حوادث طبیعی باشد یا خیر؟ و اساسا قرآن چه دیدگاهی را دربارة پاسخ این سه مسئله بیان می دارد. در این مقاله پس از مفهوم شناسی، این بحث را به ترتیب در سه بخش مطرح کرده ایم: در بخش اول که «پیدایش دین» است، ترس هیچ نقشی در پیدایش دین ندارد؛ بلکه از دیدگاه قرآن، خداوند و ارادة او عامل پیدایش دین است؛ ولی در دو بخش دیگر یعنی «گرایش به دین» و «التزام به احکام دینی»، گرچه ترس عاملی اساسی نیست، لکن نمی توان به کلی نقش آن را نادیده گرفت.
One of the Western views which adopts a naturalistic approach to exploring the "origin of religion"، regards "the fear of natural events" as the source of religion. Referring to the Qur'an and narrations، this paper seeks to explain the Qur'anic view on this issue and investigate whether or not the fear of natural events is the origin of religion، tendency towards religion، and one's commitment to its practical rulings، and what in principle، is the Qur'anic viewpoint about the answer to these three questions? After explaining the related concepts، the author divides the discussion of this topic into three parts which are as follows: the first، that is "the early development of religion"، which considers that fear does not play any role in the development of religion، rather، its development if ascribed to، God and His will. But in the two other parts، namely، "tendency towards religion" and "adherence to religious injunctions"، it is argued that although fear is not regarded as a fundamental factor ، its role cannot be completely ignored.
خلاصه ماشینی:
"علت همراه بودن اخبار پیامبران با ترس این است که پیامبران باید از عاقبت ناخوشایند و عذاب هایی که مکلفین ممکن است بر اثر اعمال ناشایست خود گرفتار آن شوند، خبر دهند؛ ـ اهمیت انذار به قدری است که قرآن کریم انذار را یکی از وظایف اولیة پیامبران و قرآن کریم می داند و حتی دربارة پیامبر گرامی اسلام( نذیر و منذر بودن ایشان را به صورت حصر ذکر می کند؛ درحالی که پیامبر وظیفة بشارت دادن نیز داشته است، ولی در هیچ جای قرآن تبشیر به عنوان تنها وظیفة پیامبر( ذکر نشده که این خود حاکی از تأثیرگذاری عمیق و اهمیت انذار است؛ ـ بیشتر آیاتی که دربارة انذار نازل شده اند، مخاطبشان افراد بی ایمان و کفار هستند و پیامبران با انذار خود درصدد زمینه سازی برای گرایش آنها به دین هستند: «وما نرسل المرسلین إلا مبشرین ومنذرین فمن آمن وأصلح فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون» (انعام: 48)؛ و ما پیامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمیفرستیم، پس کسانی که ایمان آورند و نیکوکاری کنند، بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نخواهند شد."