چکیده:
هدف این پژوهش بررسی مفهوم، اصول و روشهای تربیت عاطفی از دیدگاه علامه
طباطبایی(ره) است. این پژوهش، که با دو روش تحلیل فر ارونده و استنتاجی انجام شد، بیانگر
این است که از دیدگاه علامه(ره) جایگاه عواطف، قلب است و آنچه مدار سعادت در قیامت
است، سلامت قلب است که با درمان عواطف منفی، رشد عواطف مثبت و تعدیل و هدایت
عواطفی چون حرص و غضب تحت مدیریت عقل و شرع تحقق می یابد. بنابر یافته ها تکیه گاه
عواطف حب و بغض، و اصالت از آن حب است. در دیدگاه علامه(ره) برای عواطف می توان
سه بعد آگاهی، شناخت و درک عواطف خود و دیگران، توانایی تنظیم و کنترل عواطف و
توانایی به کارگیری بجای عواطف را در نظر گرفت. مبانی تربیت عاطفی در این دیدگاه حب
خدا، حب ذات و حب غیر است که تربیت عاطفی باید بر مبنای حب و با محوریت حب خدا
به عنوان بالاترین و حقیقی ترین حب صورت پذیرد. اصول حاصل از مبنای حب خدا، دو اصل
تقرب و پرستش، اصل مربوط به حب ذات، مدیریت صحیح عواطف، و اصول به دست آمده از
مبنای حب غیر، شامل سه اصل اخوت، احسان و ایثار است که هر یک از این اصول دارای
روش یا روشهایی برای تربیت عاطفی است.
خلاصه ماشینی:
"نقش کنترل کنندگی عقل در مورد عواطف را میتوان در عباراتی دیگر از علامه (ره ) مشاهده کرد به گونه ای که بیان میکند: خدا انسان را به حواسی باطنی چون حب ، بغض ، ترس و امثال آن مجهز کرده است تا معانی روحی را به وسیله آنها درک کند و به وسیله آن معانی، نفس او را با موجودات خارج از ذات او مرتبط سازد و پس از مرتبط شدن در آن موجودات دخل و تصرف کند؛ تخصیص دهد و تعمیم دهد؛ آن گاه در مسائل نظری، تنها نظر دهد و در آنچه مربوط به عمل است ، ترتیب اثر عملی بدهد.
بدیهی است که این عشق و محبت به خدا همه عواطف از جمله ترس ، غضب ، خشنودی، سرور و به طور کلی همه «حب »ها و «بغض »ها را تحت الشعاع قرار میدهد؛ لذا این عامل را میتوان مؤثرترین عامل تحقق هدف غایی تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه (ره ) دانست ؛ یعنی توحید خدای سبحان در مرحله اعتقاد و عمل (طباطبایی، ١٣٨٦، ج ٦: ٣٦٨)؛ چنانکه علامه (ره ) خود با استناد به آیه ٣١ سوره آل عمران که میفرماید: «قل إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفرلکم ذنوبکم و...
اصول و روشهای حاصل از مبنای دوم ؛ «حب ذات » اصل مدیریت صحیح عواطف انسان موجودی است با عواطف متعدد؛ اما چنانکه در ذیل مبحث «عواطف از دیدگاه علامه (ره )» بیان شد به منظور دستیابی به سعادت ، آثار مثبت عواطف باید رشد داده شود؛ عواطف منفی تعدیل و به عبارتی درمان ، و عواطفی از قبیل حرص و غضب نیز تعدیل و هدایت شود و در مسیری خداپسندانه قرار گیرد؛ به عبارت دیگر عواطف آدمی باید تحت مدیریتی صحیح قرار گیرد و این مدیریت چنانکه پیشتر بیان شد به وسیله عقل و شرع صورت میگیرد."