چکیده:
به نظر میرسد که ریشه بحرانهای زیست محیطی کنونی را باید در نگرشی جست که انسان به طبیعت، جهان مادی و به تعبیر امروزی محیط زیست داشته است. با نظر به حضور همه جانبة دین در تمامی عرصههای زندگی در جوامع سنتی پیشین، بدیهی است که در فهم چگونگی ارتباط انسان و طبیعت، و در نتیجه رفتار او در هر سنت دینی، باید به آموزهها و تعالیمی که عمدتا در متون دینی بازتاب یافته و مجموعه گزارههای معنوی آنها را شکل بخشیده است توجه داشت. در این پژوهش در نخستین سرودههای زرتشت، گاتها و نیز در متون متاخر اوستا، همچنین در دیگر متون مهم زرتشتیان از جمله دینکرد، مینوی خرد و شایست و ناشایست به بررسی اهمیت آبادانی زمین و تاکید بر مراقبت و کوشش در حفاظت از آب، گیاهان و حیوانات پرداخته میشود تا با واکاوی روابط انسان و طبیعت در این متون و احکام و مقرراتی که مستقیم و یا غیرمستقیم میتواند در محیط زیست تاثیر بگذارد، تصویری کلی از نوع مواجهه مزدیسنان با طبیعت نشان داده شود. علاوه بر این، با توجه به رویکردهای مختلف دربارة رابطة دین، هم به طور کلی و هم مصداقی، در تعالیم زرتشتی با مسائل و مباحث زیست محیطی تلاش شده تا با نگاهی نو در این متون و نیز با نظر به دیدگاهی که دین زرتشتی درباره جهان و هستی دارد، چگونگی تاثیر عملکرد دینداران بر محیط زیست و نحوه تلقی انسان دیندار در این خصوص بحث شود.
خلاصه ماشینی:
1 متون دینی زرتشتی و محیط زیست : نقش انسان در آبادانی زمین و طبیعت پروانه عروج نیا عضو هیأت علمی بنیاد دائرة المعارف اسلامی، تهران ، ایران 2 لیلا هوشنگی استادیار دانشگاه الزهرا، تهران ، ایران چکیده به نظر میرسد که ریشۀ بحران های زیست محیطی کنونی را باید در نگرشی جست که انسان به طبیعت ، جهان مادی و به تعبیر امروزی محیط زیست داشته است .
در این پژوهش در نخستین سروده های زرتشت ، گاتها و نیز در متون متاخر اوستا، همچنین در دیگر متون مهم زرتشتیان از جمله دینکرد، مینوی خرد و شایست و ناشایست به بررسی اهمیت آبادانی زمین و تأکید بر مراقبت و کوشش در حفاظت از آب ، گیاهان و حیوانات پرداخته میشود تا با واکاوی روابط انسان و طبیعت در این متون و احکام و مقرراتی که مستقیم و یا غیرمستقیم میتواند در محیط زیست تأثیر بگذارد، تصویری کلی از نوع مواجهه مزدیسنان با طبیعت نشان داده شود.
اما در دین زرتشت ، دست کم در «گاهان »١ زرتشت مراد خدا دانستن پدیده ها و یا عناصر طبیعی نیست ، بلکه به معنای بزرگداشت و احترام و رعایت پدیده هایی است که در حیات موثراند و به نوعی انسان با این ستایش ها حقی را که این عناصر در زندگی او و بقای جهان دارند، به خود یادآور میشود و از همه مهم تر ستایش خدای متعال نیز به شمار میآید.