چکیده:
تذهیب به عنوان شاخهای از هنراسلامیـ که دربرگیرنده مفاهیم ماورایی در عین زیبایی و کمال است ـ کمتر بهصورت شاخههنری مستقل موردتوجه واقعشده و بیشتر در خدمت سایر هنرهایاسلامی مطرح بودهاست. در عصرصفویه که حکمت وعرفان با دین آمیخته شد و مراکز بزرگ فکری و عرفانی گسترش یافت، تاثیرات این تفکرات بهواسطه رابطه سفارشدهندگان و هنرمندان در این عرصه جلوه بیشتری یافت. یکی از مهمترین منابع تصویرسازی در طول ایندوره اشعارنظامی بود که از جذابیتهای آنها میتوان به ویژگیهای بیانی نظامی در تجسم و توصیف مضامین عشق عرفانی و روحانی بهویژه در «خمسهنظامی» اشاره نمود که به دلیل زیبایی و تخیل زائدالوصف آنها بسیار موردتوجه نگارگران قرار گرفتهبود. از نمونههای نفیس و منحصربهفرد خمسهنظامی می توان به نسخه موجود در کتابخانه شهیدمطهری اشاره نمود. این پژوهش ارتباط و تعامل میان معانی عمیق نهفته در عناصربصری سرلوح آغازین این خمسه را در تطبیق با معراجیههای این نسخه براساس اطلاعات کتابخانهای و با روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد تطبیقی مورد بررسی قرار میدهد. ازآنجاییکه هنر اسلامی دارای گنجینه عظیمی از معانی عمیق عرفانی و حکمتالهی است که ریشه در بنیانهای ژرفتفکر معنوی و الهی دارد، مطالعه معراجیههای نظامی بیانگر آن است که شاعر در توصیف این واقعهعظیم دینی باتوجه به منابع سیره و تفسیر، از مفاهیمنجومی جهت تشریح سیروسلوک عرفانی بهره بردهاست. لذا تنها راه بررسی معنای آثار نظامی مطالعه زبان نمادین و رمزگونه میگردد. همچنانکه در این شاهکار هنری نیز مراحل مختلف معراج پیامبر(ص) در سهسطح از نقوش تذهیب به صورت مولفههای نمادین به نمایش درآمده است؛ زیرا هنر در تمدنهای دینی زبان نمادین برمیگزیند و مفاهیم درونی خود را در قالب آن بیان میکند.
خلاصه ماشینی:
2 ـ 7 ـ مفاهیم نقوش موجود درون جدول سرلوح یکی از بخشهای قابل تامل در معراجنامههای نظامی، بخشی است که نظامی طی آن، مرحله عبور پیامبر (ص) از دوازده برجفلکی را شرح میدهد 47 ، ولیکن وی در بیان عبور که حضرت محمد (ص) از منازل دوازده گانهفلکی، اندکی ترتیب آنها را برهم زدهاست؛ بدین ترتیب پیامبر (ص) ابتدا از برج ثور که معادل اردیبهشتماه است، میگذرد و پس از عبور از ده برج دیگر، در نهایت وارد برج حمل میشود که این ورود سبب میشود تا لشکر گل، خیمه به صحرا بزند و به واسطه وجود رسول اکرم (ص) که گل باغفلک است، زمین نیز غرق گل شود و بهار را تجربهکند: گوهر شب را به شب عنبرین گاو فلک برده زگاو زمین او ستده پیشکش آن سفر از سرطان تاج و ز جوزا کمر خوشه کزو سنبل تر ساخته سنبله را بر اسد انداخته تاشب او را چه قدر قدر هست زهره شب سنج ترازو به دست سنگ وار کرده ترازو سجود ز آنکه به مقدار ترازو نبود ریخته نوش از دم سیسنبری بر دم این عقرب نیلوفری چون ز کمان تیر شکر زخمه ریخت زهر ز بزغاله خوانش گریخت یوسف دلوی شده چون آفتاب یونس حوتی شده چون دلو آب تا به حمل تخت ثریا زده لشکر گل خیمه به صحرا زده از گل آن روضه باغرفیع ربع زمین یافته رنگ ربیع (معراج/ مخزن الاسرار) در این بخش از سرلوح، پرندگان نمایانگر کمال انقطاع از عالم ملک و ورود به عالم فلک هشتم فرض میشوند 48 ؛ زیرا پرندهها نمایانگر مرحله بعد از آگاهی روح هستند، مرحله ای که روح شرایط و وضع خویش را در اسارت و غربت دریافتهاست و به موانع بازگشت به وطن اصلی خودآگاه شدهاست و در این حال قدم در راه سفر از خاک به سوی (تصویر 3) بخشی از تصویر 1 افلاک گذاشتهاست است که لازمهاش ترک تعلقات مادی و پرواز به سوی مقصد است.