چکیده:
در ایران عصر سلاجقه، طنز، به عنوان خنده طعنه آمیز به مسائل گوناگون جامعه به
کار می رفته است . در تاریخ نگاری مدرن ادبیات ایران اسلا می ، طنزپردازی به
همان معنای امروزین« قصد نقد اجتماعی سیاسی»، فعالیتی ادبی تعریف شده است
که عمدتا توسط شعرا در قالب یک نوع ادبی خاص انجام و ترویج می شده است .
علی رغم این نگرش عمدتا ادب انگارانه و ژانری به طنز، اگر مفهوم طنز را فراتر
از معنای کنونی آن « بیان هنری اجتماع نقیضین » در نظر بگیریم، آنگاه باید گفت
معنا و موضوعات طنزآمیز در فرهنگ ادبی جامعه ایران دوره میانه چه جایگاه و
تنوعی داشته است؟ مساله مقاله حاضر بررسی فرهنگ طنزپردازی در جامعه ایران
اسلا می دوران حکمرانی سلجوقیان با توجه به انواع گروه ها و نیز شیوه های بیانی
و کاربرد آن است که با روش تاریخی انجام گرفته است . دستاورد مقاله نشان
می دهد علاوه بر شاعرانی که در تاریخ نگاری مدرن ادبیات فا رسی به مثابه
مروجان نقد اجتماعی در ژانر ادبی طنز برجسته شده اند، اقشار گوناگون جامعه
شامل مردمان عادی، دلقکان، صوفیان، علما و کارگزاران حکومت نیز برای بیان
طعنه آمیز موضوعات مختلف جامعه به شکلی خنده دار، شیوه های بیانی گوناگون
طنز پردازی رایح در «فرهنگ ادبی عامه» را درباره طیف وسیعی از موضوعات به
کار می بردند و مقصود خود را در قالب مفاهیم طنز پردازانه و شیوه های ادبی از تحقیر تا تحامق بیان می کردند.
In Islamic Iranian society of Seljuq era، satire was used for laughable and sarcasm expression of various issues of society. There is a definition in modern historiography of Islamic Iranian literature that the meaning of satirist has the same modern meaning of “aiming for socio-political criticism”. It was a literary activity that mostly done and promoted by poets. Due to this rather literary attitude towards satire، if we consider the concept of satire beyond its current meaning as “paradox”، what had been the position of satire meaning and subject in various stratums in this period? The issue of this article is to study of the position of satire in Islamic Iranian society during Seljuq reign due to its types and the method of representation and function in a historical method. Findings of this article shows that in addition to poets which were known as promoters of social criticism in modern Persian literature historiography ، various stratum include ordinary people، clowns، scholars and governmental officials had used various ways of satirism in literal culture of society and about various subjects in order to express different issues of society in sarcastic way and represent their purpose in format of satirism concepts and literary methods from humiliation to stultification.
خلاصه ماشینی:
چارچوب نظری مقاله بر این رویکرد استوار است که با این که طنز به مثابه یک نـوع ادبـی در ادبیات فارسی در حوزه مطالعات ادبی قرار می گیرد و از منظر ویژگی های تخیل و بیان ادبی آن بررسی شده است ، ١ اما هر نوع ادبی نیز به مثابـه پدیـداری فرهنگـی در بافتـاری تاریخی شکل یافته و ویژگی های ادبی آن بنابر کاربرد زبان در بافت اجتمـاعی ، فرهنگـی ، سیاسی و اقتصادی آن معنادار می شود و نشان از روابط موجود در صورت بندی جامعـه ای مانند جامعه ایران عصر سلجوقی دارد.
منطـق الطیـر، حدیقه الحقیقه ، مرزباننامه و کلیله و دمنه از جمله آثاری است کـه بـا حکایـت ، تمثیـل و کنایه مشکلات جامعه و حکومت را به طنز بیان کرده اند و با نقل حکایت از زبان حیوانات ، عقاید سیاسی و اجتماعی خویش را در رابطه با حکومت و جامعه بیان می کنند ٢ برای نمونه سوزنی (م ٥٦٩ه) در تحقیر شغل فردی که کباده ٣ خر بوده ، می گوید: یاقوتی کبیر فـــروش کباده خر در جمله با چهار پســـر هست پنج خـــر دو خر شهـاب و منتخب است و عمر سیم ، محمود گشت خرکره و پیرخر پدر 4 انوری (م ٥٨٣ه)، بد اخلاقی حاکمان عباسی را با تشبیه کردن آنها بـه حیوانـات توصـیف کرده است : ترشـــروئی ابوالعباس نامی نشستــه بر بساط آل عباس به تن مـــانند روباه مسلوخ به سر مــانند بیغور نسناس بسان پاچه گاوی که از موی برون آرد ورا شاگرد دواس عارفانه ، اشعار طنزآمیز نیز دارد؛ لباب الالباب(١٣٣٥)، همانجـا؛ چهارمقالـه (١٣١٣)، عروضـی سـمرقندی ، ص٨٥؛ نیز مقدمه دیوان سنایی (١٣٦٢)، مقدمه : محمدتقی مدرس رضوی ، تهران : سنایی .