چکیده:
معقولات که از نوع مفاهیم کلیاند به سه دسته تقسیم میشوند: معقول اول، معقول ثانی منطقی و معقول ثانی فلسفی. علامه طباطبایی معقول ثانی فلسفی را به مفهومی که عروض آن ذهنی و اتصافش خارجی است تعریف کرده و نقش علم حضوری را در دستیابی به آن برجسته شمرده است. آیتالله مصباحیزدی این نوع مفاهیم را مفاهیمی انتزاعی که حاکی از نحوة وجود است میداند و همچون استادش نقش علم حضوری را برجسته میشمارد. وی برای سنجش و کندوکاو ذهنی نقش زیادی قایل است و، از این رهگذر، دامنة معقولات ثانیه را گسترش میدهد.ازآنجاکه علامه طباطبایی ثبوت خارجیِ وجود رابط را پذیرفته است، چگونگی ارتباط معقولات ثانیة فلسفی با خارج را به نحو وجود فی غیره تفسیر میکند. تحقق این مفاهیم در خارج را به نحو وجود رابط و فی غیره میداند. اما آیتالله مصباحیزدی تحقق مفاهیم فلسفی را صرفاً به وجود منشأ انتزاع دانسته، هیچ نحو وجودی ـ حتی ضعیف ـ برای مفاهیم فلسفی در خارج قایل نیست، چه ایشان تحقق خارجی وجود رابط و نسبت را در خارج قبول ندارد.
خلاصه ماشینی:
(همان : ٨٨) با توجه به عباراتی که در بالا آمد و عبارات دیگر، میتوان ویژگـی معقـولات ثانیۀ فلسفی از دیدگاه علامه را این گونه بیان کرد: معقولات ثانی فلسفی مفاهیمی هستند اعتباری و غیرحقیقی (مطهری، ١٣٧٧، ج ٦: ٣٠١ـ٣٠٥) کـه ذهنـی مـیباشـند (طباطبایی، ج ١٤٢٤: ٣١٥) و ذهن آن ها را با نوعی تعمل (همـو، الـف ١٤٢٤: ١٨٦) از نحوة وجود موضوعاتشان انتزاع میکند (همو، ب ١٤٢٤:١١٣)، ولـی مصـادیق آنهـا خارجی میباشد، هر چند که وجود خارجی آنها وجودی منحاز و مستقل نیست .
و اما نحو وجود آن به این صورت است که عقل از نسبت دو طرفه کـه بین دو موضوع است و بینشان ملازمه برقرار است ، بدون اینکه چیـزی بیفزایـد، وصفی که ناعت برای آنها است انتزاع میکند و آن صفت در خـارج موجـود بـه وجود موضوعش است و دارای وجودی مستقل و منحاز نمیباشد.
با دقت در این تعریف و دیدگاه علامـه در مـورد وجـود رابـط کـه آن را در خارج محقق میداند و برخی شواهدی که از نحوة وجود اقسـام معقـولات ثانیـه ارائه میشود، فهمیده میشود که ایشان معقولات ثانیه را که صفات اشیاء هسـتند در خارج محقق میداند و چگونگی این تحقق را به نحو وجود رابط میشمارد، از منظر آیت الله مصباح یزدی، مفاهیم فلسفی مفاهیمی میباشند که حمـل بـر اشیاء خارجی شده و با کندوکاو ذهنی انتزاع گشته و از انحـاء وجـود اشـیاء نـه حدود ماهوی آنها حکایت میکند.