چکیده:
مقاله حاضر با هدف بررسی اندیشه روحانیون معاصر در خصوص نسبت دین و دولت طی سال های1340 تا 1357 نوشته شده است. در این مقاله با استفاده از روش «تحلیل محتوای کیفی» و استمداد از نظریه «چرخش دیالکتیک فرم و محتوا» فرضیه جانشینی فرم و محتوای جدید در ساختار دین و سیاست جامعه ایران مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان داد در فرم قدیم، محتوای «اسلام محافظه کار» و «اسلام اصلاح طلب» با پذیرش مفهوم «سلطنت» و «پادشاه» هویتی مستقل میان فرم سیاست و فرم دین را به رسمیت شناختند. از این رو، اندیشه «دین برای دین» و «دین برای سیاست» دو محتوای تولید شده در اندیشه این گروه از روحانیون در ایران قلمداد می شدند. از اوایل دهه 40 در نتیجه برخی تحولات صوری نظیر: تشدید اقدامات اسلام ستیزانه رژیم، سرخوردگی اندیشمندان ایرانی از ایدئولوژی های رقیب (لیبرالیسم، مارکسیسم و ناسیونالیسم)، شکل گیری ظرفیت های جدید برای طرح اسلام مدرن در جامعه، فاصله گرفتن اندیشه امام خمینی (ره) از دیگر روحانیون در حوزه علمیه و هژمونیک شدن اندیشه او پیوند جدیدی در عرصه سیاست و دین به وجود آمد که زمینه ادغام دو فرم دین و سیاست را فراهم آورد. محصول این تلفیق ساختاری شکل گیری «اسلام سیاسی» بود که متولی محتوای جدیدی تحت عنوان «سیاست برای دین» شد.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه این فراوانی و گوناگونی در اندیشه ها با توجه به شرایط زمـانی، فلسـفۀ سیاسی، جایگاه و نقش اجتماعی روحانیون در دوره های مختلف ، قابـل تبیـین اسـت (سلمانیان ، ١٣٨٩: ١٧٥)، اما درنهایت ، میتوان مدعی شکل گریی دو ساخت متمـایز در اندیشۀ روحانیون ایران شد: ١- گفتمانی که خواهان جـدایی سیاسـت از دیانـت بود و به تشکیل حکومت اسلامی تا پیش از ظهور امام عصر اعتقـادی نداشـت ؛ ٢- گفتمانی که از پیوند دین و سیاست سخن میگفت و اسلام را مکتبی میدانست کـه دیانت در آن ، عین سیاست قلمـداد مـیشـود.
با توجه به اینکه بسـیاری از روحـانیون در دوره هـای مختلف برحسب شرایط اجتماعیـ اسی و باورهای فلسفی و مکتبـی، مواضـع گونـاگونی در مورد نوع تعامل و نحوة مداخله در امور سیاسی اتخـاذ کـرده انـد، در ایـن پـژوهش ، آن بخش از اندیشۀ روحانیون بررسی شده است که در قالب نظریۀ زیمـل ، بـه تحلیـل فـرم و محتوای مربوط به مناسبات دین و سیاست مربوط میشود.
راهبردهـای عملـی و سیاسـی هریـک از این اندیشه های دینی نیز بـه شـکل معنـاداری متفـاوت اسـت ؛ روش مبـارزة اسـلام اصلاح طلب و اسـلام سیاسـی همـان گونـه کـه مطـرح شـد ـدر مقایسـه بـا اسـلام محافظه کارـ تشابه بیشتری دارند؛ به گونه ای که استفاده از ابزار اعتصـاب ، انقـلاب و تحریم در محتوای فکری هر دوی آن ها به چشـم مـیخـورد، امـا اسـلام سیاسـی از طریق برجسته سازی محتوای حکومت اسلامی و به حاشیه رانـدن سـلطنت ، شـیوه ای برای حفظ و استمرار قدرت و مبارزه با محتوای فرم های رقیب تأسیس میکنـد کـه آن را با توجه به بنیان نظری مقاله ، در قالب یک فرم جدید قرار میدهد."