چکیده:
نقد ابن خلدون به روش، بینش و نگرش در تاریخ نگری و تاریخ نگاری مورخان مسلمان، برای همیشه معیارها را در این حوزه از معارف دگرگون ساخت؛ کاری که از دریچه نگاه امروزین می توان آن را رویکردی معرفت شناسانه و نوین به علم تاریخ دانست. این پژوهش کوشیده است با ذکر یک نمونه مثالی- تاریخی، نقد ابن خلدون به رویکرد این مورخان را به عرصه امتحان و سنجش بیاورد. نمونه مدنظر سقوط برامکه در زمان هارون است که چگونگی بازتاب آن در تاریخ نگاری های چهار قرن نخستین محل پرسش است. ابتدا نقد ابن خلدون به روش و بینش مورخان متقدم ذکر می شود و سپس با ذکر نمونه تاریخی، صحت این فرضیه به آزمون گذاشته شود.
نشریه تاریخ اسلام در آینه پژوهش: شک نیست که ابن خلدون شخصیت بزرگی بوده و نخستین بار باب تحلیل عقلی در تاریخ را باز کرد و معیارهایی برای آن معرفی کرد. اما باید توجه داشت که نقدهایی بر ابن خلدون و برخی اندیشه های او وارد است (تاریخ در آینه پژوهش، پیش شماره 3، پاییز 1382، تاملی در آثار و اندیشه های ابن خلدون). لذا نباید او را ـ مثل هر بزرگ دیگر ـ مطلق انگاشت، و درباره او غلو کرد. ضمنا ابن خلدون روش ها و معیارهای تحلیل در تاریخ را که در «مقدمه» مطرح کرده در تاریخ خود «العبر» به کار نبسته یا نتوانسته است! آنچه در این مقاله آمده، دیدگاه نویسندگان محترم مقاله است.
خلاصه ماشینی:
"در این روایتها، که با جزئیات کمتری نسبت به دیگر منابع بعدی نقل شده، بدون هیچ مقدمهای خبر قتل جعفر برمکی توسط مورخ نقل گردیده و در ادامه، با نقل برخی اظهارنظرهای کلی دربارة جایگاه خاندان برمکی و نیز سعایتهای فضلبن سهل در تحریک خلیفه مبنی بر براندازی برمکیان به روایت خود ادامه میدهد.
در ادامه نیز ابن قتیبه در مقام نقد و تحلیلی بر این رویداد بزرگ برنمیآید و بدون اشاره به جایگاه و نفوذ بالای این خاندان در امور دستگاه خلافت و گسترة قدرت آنها، که احتمالا در سقوطشان تأثیر مستقیم داشته است، اشارهای نمیکند و پس از بیان چند روایت مختصر دربارة محبوبیت آنها، به گزارش خود در این باب پایان میدهد.
علیرغم نظر برخی از مورخان و محققان معاصر، که رویکرد و روش مقدسی را در تاریخنگاری تحت تأثیر آموزههای فلسفی وی، رویکردی همراه با نگاه انتقادی و پرسشگر دانستهاند، با وجود این، شرح این مورخ از واقعة سقوط برمکیان نیز در عین اختصار مبتنی است بر همان روایتهای معمول و بدون کمترین تلاش در جهت واکاوی علتهای مهم این رویداد.
وی از اینکه داستان علاقة هارون به جعفر و نیز جریان نزدیکی عباسه با وی، به روایت بنیادین و پربسامد در میان آثار تاریخی پیشین تبدیل شده است و همین روایت مبنای نتیجهگیری مورخان در شناسایی عوامل سقوط برمکیان گردیده، انتقاد میکند و میافزاید: برامکه بدان سرنوشت نکبت بار گرفتار نشدند، مگر بسبب آنکه زمام کلیه امور فرمانروایی را بدست گرفته و تصرف در خراجها را بخود اختصاص داده بودند؛ چنانکه کار بجایی رسیده بود که اگر حتی رشید هم اندکی مال میطلبید، بدان دست نمییافت."