چکیده:
این جستار با تمرکز بر شیوة استخدام بنمایه های پیوسته و آزاد به بررسی تطبیقی بنمایه های افسانه «گنبد سیاه » و «گنبد مشکین » میپردازد؛ بنمایه هایی که بین آنها ارتباط زمانی- سببی وجود دارد و بنمایه هایی که فاقد عنصر زمانی است و فقط چیزی و یا حالتی را توصیف می کند. در هر دو روایت ، بنمایه های پیوسته ، به عنوان عناصر ساختاری ثابت و تغییرناپذیر قصه ، قابل شناسایی است ، ولی شیوة به کارگیری توان بنمایه های آزاد در دو روایت متفاوت است . نظامی برخلاف امیرخسرو بدرستی از این ظرفیتها بهره میگیرد؛ عنصر ثانوی توصیف با ١٠٩ بازنمایی اشیا، مکانها و جنبه های ایستای روایت به پیشبرد داستان او کمک میکند و زمان و مکان باورپذیری را برای رویدادها رقم میزند. راوی نه تنها از طریق حوادث ظاهری، بلکه از راه مسائل روانی، بویژه نکات اخلاقی، فرایند خوانش متن را به تعویق میافکند؛ رهاورد این تمهید خلق روایتی پرکشش است .
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس بررسی تطبیقی ساختار روایی افسانۀ «گنبد سیاه » هفت پیکر نظامی و افسانۀ «گنبد مشکین » هشت بهشت امیرخسرو دهلوی در نوع خود پژوهش تازه ای است که با بهره گیری از نظریه های روایت شناسی ساختارگرا، میزان تقلید و تصرف مقلد را در خلاقیت هنری اثر مبدع آشکار میسازد.
بدیهی است رابطۀ سادة امور پی در پی نمی تواند روایت پرکششی را خلق کند؛ متن روایی برای حفظ موجودیت خود به کمک شکاف اطلاعاتی که حاصل بنمایه های آزاد است از سرعت فرایند ادراک خواننده نسبت به خود میکاهد و فرایند مستمر پیریزی، استحکام ، شاخ و برگ دادن ، حک واصلاح و گاهی هم جا به جایی یا حذف کلی فرضیه های خواننده را دستخوش تغییر میکند، شگردی که امیرخسرو کمتر از آن بهره میگیرد: بــه قلــم گشــت بــا عطــارد جفــت کــار شمشــیر خــود چــه شــاید گفــت هــر هنــر کانــدرو گمــان نرســد ور رســـــد در کمـــــان آن نرســـــد (دهلوی، ١٣٩٠: ابیات ٨٠٤ و ٨٠٥) مــور بــا آن کــه بــر ســریر شــود کـــی ســـلیمان تخـــت گیـــر شـــود (همان ، بیت ٨٢٢) شب چو بر ناقـه بسـت محمـل خـویش مه به خورشید داد منزل خویش (همان ، بیت ٩٠٩) نکتۀ دیگر اینکه کاربرد مناسب بنمایه های آزاد، فرایند خوانش متن را به تأخیر می اندازد؛ «تأخیر» این فرایند را به نوعی بازی فکری بدل میکند، ساختار این بازی از شیوه های مختلفی به دست میآید که مراحل آغازین آن عبارت است از مضمون بندی ١٧ معما، صورت بندی معما و دست کم به طور تلویحی، وعدة جواب دادن به حل معما."