چکیده:
هدف جستار حاضر ارائه تحلیلی نسبتا جامع از نظام نمود در زبان کردی (گویش موکریانی) است. روش اتخاذشده در این مقاله مبتنی بر نظریه دوبخشی اسمیت (1997) و رویکرد منطقی بازنمود گفتمانی(Kamp and Reyle، 1993) است. در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در گویش موکریانی، پیکره وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. افعال مورد نظر در سطح گروه فعلی و همراه با اقمار و افزوده هایشان در نظر گرفته می شوند. در ابتدا پنج گونه از نمودهای موقعیتی در منظومه های فعلی توصیف و سپس انواع نمودهای اشتقاقی ذیل هر کدام پیشنهاد می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این گویش وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. نوع ساختار موضوعی و قیدهای متفاوت زمانی و مکانی بر ماهیت ترکیبی نمود در جمله تاثیر بسیار دارند. در نهایت، با استفاده از نظریات یادشده، سعی می کنیم بازنمود صوری انواع ترکیب های ممکن هر یک از نمودهای موقعیتی را ارائه دهیم.هدف جستار حاضر ارائة تحلیلی نسبتا جامع از نظام نمود در زبان کردی (گویش موکریانی ) است . روش اتخاذشده در این مقاله مبتنی بر نظریة دوبخشی اسمیت (١٩٩٧) و رویکرد منطقی بازنمود گفتمانی (١٩٩٣ ,Kamp and Reyle) است . در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در گویش موکریانی ، پیکرة وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. افعال مورد نظر در سطح گروه فعلی و همراه با اقمار و افزودههایشان در نظر گرفته می شوند. در ابتدا پنج گونه از نمودهای موقعیتی در منظومه های فعلی توصیف و سپس انواع نمودهای اشتقاقی ذیل هر کدام پیشنهاد می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این گویش وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. نوع ساختار موضوعی و قیدهای متفاوت زمانی و مکانی بر ماهیت ترکیبی نمود در جمله تاثیر بسیار دارند. در نهایت ، با استفاده از نظریات یادشده، سعی می کنیم بازنمود صوری انواع ترکیب های ممکن هر یک از نمودهای موقعیتی را ارائه دهیم .
خلاصه ماشینی:
"درحقیقت این نمودار ترکیب های ممکن یک نمود فعالیتی را در کردی نشان می دهد؛ بدین شیوه که یک رخداد فعالیتی می تواند با قمر درونی (مفعول جمله ) غیرقابل شمارش و قیدهای مکانی و زمانی نامقید بیاید (به اضافه )؛ اما اگر با قمر درونی قابل شمارش ترکیب گردد و یا با قید مکانی و زمانی مقید ظاهر شود، دیگر فعالیتی نخواهد بود، بلکه در ماهیت نمود تغییر خواهد یافت (منها).
اگر قید زمانی نامقید (برای دو ساعت ) را فقط به عنوان قیدی نامقید- که به تداوم زمانی بدون غایت اشاره می کند- در نظر بگیریم ، جملة ٣٣ غیر دستوری است ؛ اما اگر این جمله را این گونه تفسیر کنیم که «او خانه را ساخت تا بعد از ساختن ، فقط دو ساعت در آن زندگی کند»، جمله دستوری خواهد بود.
ویژگی های این گروه عبارت است از الف : این افعال بدین علت که ماهیتی لحظه ای و ناگهانی دارند، لذا با قیدهای تداومی ساده (زمانی نامقید) ترکیب نمی شوند، در صورت ترکیب با قیدهای تداومی نمود آنها تغییر می یابد و به فعالیتی اشتقاقی بدل می گردد (مثال٣٤).
ب: ماهیت آنها با نمود استمراری ناسازگار است ، و در صورت ترکیب نمود فعل تغییر می کند (مثال٣٥) پ: همچنین با قیدهای زمانی مقید هم ناسازگارند (مثال ٣٦).
رخدادهای تحققی به عنوان رخدادهای پویای متداوم اتمامپذیر در منظومه ای شامل افعال تحققی ، قمر درونی قابل شمارش، و قیدهای زمانی و مکانی مقید ظاهر می شود؛ آشکار است که قید زمانی نامقید و قمر درونی غیر قابل شمارش با این طبقه ناسازگار هستند."