چکیده:
آموزش عالی برای برخورداری از کیفیت بهتر، ساختارهای کارآمدتر و قابلیت های بیشتر در جهت گسترش یادگیری، ترویج دانش، توسعه پژوهش و ارتباطات موثر با جامعه نیازمند برنامه های مداوم بهسازی کارکنان است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه وضعیت موجود و مطلوب ابعاد و مولفه های بهسازی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی ، مورد منطقه 8 انجام شده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و اهداف، کاربردی؛ از نظرنوع داده ها کمی و کیفی؛ از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی و از جهت شیوه اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری، کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران در سال 1395 بوده اند که تعداد آنها 5997 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد361 نفر برآورد شده است. شیوه نمونه گیری، نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بوده که با رعایت نسبت کارکنان در حوزه های مختلف و در هریک از واحدهای دانشگاهی و دانشکده های تابعه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و جهت تعیین روایی ابزار، پرسشنامه در اختیار 10 نفر از صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی و مدیریت آموزش عالی قرار گرفته و تایید شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 96/0 برآورد شده است. برای شناسایی ابعاد و مولفه ها و همچنین تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی، از شاخص های فراوانی و درصد و در بخش آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد: بین میانگین همه ابعاد بهسازی کارکنان (شامل دانش، نگرش و مهارت) در وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد و بطور کلی وضعیت کنونی ابعاد بهسازی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8، نامطلوب است.
خلاصه ماشینی:
"در پژوهشی که زندی، موسوینژاد، احمدی و جمالزاده (١٣٩٢) با عنوان "بررسی نیازهـای آموزشـی کارکنـان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در راستای ارائه الگوی مناسب آموزشی و بهسازی منابع انسانی" انجام دادند، یافته های آنان نشان داد که تفاوت معنادار آماری بین سطح موجود و مطلوب دانش ، مهارت و نگرش کارکنان وجود داشت و شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب ملموس و قابل تأمل بوده و نیاز بـه برگـزاری دوره هـای آموزشـی کوتـاه مـدت و ایجـاد تغییرات کیفی و فراهم ساختن قدرت جابجایی نیروی انسانی از طریق دوره های آموزشی وجود داشت .
همچنین پژوهشی توسط پورشافعی، عسگری و نیازی (١٣٩٢) با عنوان "ابعاد فرهنـگ سـازمانی بـر اسـاس مـدل دنیسون و رابطه آن با جو توسعه منابع انسانی از دیدگاه کارکنان دانشگاه بیرجند" انجام گردید و نتایج ایـن پـژوهش نشـان داد که بین فرهنگ سـازمانی و جـو توسـعه منـابع انسـانی رابطـه معنـیدار و مثبتـی وجـود دارد و در بـین ابعـاد مشـارکت ، سازگاری، انطباق پذیری و ماموریت ؛ بعد ماموریت بهترین شاخص پیش بینی کننده جو توسعه سازمانی دانشگاه اسـت و بـا توجه به نتیجه این پژوهش میتوان اظهار نمود که چنانچه مدیران و مسؤلان دانشگاه تعهدی نسبت به بهسازی کارکنـان دارند، لازم است چشم انداز سازمان ، اهداف و راه های رسیدن به اهداف را مشخص کرده و وظیفه هر واحـد، بخـش و حتی هر فرد به طور واضح و در ارتباط با هم تعیین شود تا با کاهش ابهام در مسـیرهای کـاری، جـو سـازمان در زمینـه توسعه منابع انسانی و کارکنان بهبود یابد."