چکیده:
این مقاله با توجه به نقش نمایش های تلویزیونی در ترویج سبک زندگی بومی و بهره گیری از رخدادهای تاریخی به منظور تقویت انسجام ملی، فصل نخست سریال کیمیا را بررسی می کند. از آنجا که این فصل با به تصویر کشیدن زندگی مبارزان جوان، روایتی از انقلاب اسلامی ارائه می دهد، مقاله حاضر، با ترکیب نشانه شناسی سلبی ـ کاودری، فیسک و بارت، به بازنمایی سبک زندگی این مبارزان و نحوه تمایز آنها می پردازد. در این روش، «تصویر» و «روایت» به عنوان عناصر سازنده متن، تحلیل می شوند. یافته ها از نوعی تمایز قطب بندی شده، حکایت دارند که در یک سوی آن، سبک زندگی مبارزان جوان «مذهبی» بر پایه همگرایی، هماهنگی و خردورزی استوار شده است و در سوی دیگر، سبک زندگی مبارزان «غیر مذهبی» به عنوان نمادی از گسستگی، ناآرامی و انزوا معرفی می شود. این بازنمایی، پیشگامی مبارزان مذهبی را در متن جنبش انقلابی مردم ایران توجیه می کند و دلایل برتری آن را بر دیگر گزینه ها یادآور می شود.
خلاصه ماشینی:
"در همین زمینه بوردیو، با تأمل بر رفتـار روزمـره و بررسی مؤلفه هایی چون چیدمان منزل ، خوراک، پوشاک و فعالیت های شـغلی ، تفریحـی و غیره دریافت که انسان مدرن ، کنشگری فعال است اما این کنشگری بر مـدار مصـرف قرار دارد و محاط به سرمایه هـای اقتصـادی و فرهنگـی افـراد اسـت (بوردیـو، ترجمـه مردیها، ١٣٨٩، ص ٦٥).
به این ترتیب جهان سریال ، با خلق قهرمان هایی که ظاهر، سلوک و عاداتشان منطبق با ارزش های دینی است ، محوریت دین را در روند تغییر و تکامل تاریخ ایران برجسته می کند و نوعی غیریت سازی را با به کارگیری ویژگی های زیر موجب می شود: انقلابیون مذهبی انقلابیون غیرمذهبی فراوان اندک معلوم مجهول جمع انزوا گرم و صمیمی سرد و گسسته آرامش چالش لطافت خشونت هماهنگی ناهماهنگی عقل هیجان با توجه به دوگانه هایی که در جدول بالا ترسیم شده است ، این فصـل از سـریال بـا بهره گیری از مؤلفه های زندگی روزمره سعی دارد مبارزان مذهبی را با قرار دادن در متن زندگی مبارزاتی ـ سیاسی به صـورتی خوشـایند و در قالـب قهرمانـان داسـتان معرفـی می کند.
بر اساس یافته ها، گروه های مـذهبی در ایـن سریال بر اساس وحدت ظاهر و باطن بازنمایی شده اند و ملاکهـای ظـاهری از همـان آغاز، خط فکری و شیوه عملی آنان را مشخص می سازد، این در حالی است که امـروزه دیگر اعتنا به ظاهر و پـذیرفتن آن بـه عنـوان ملاکـی بـرای ارزیـابی بـاطن افـراد امـری خدشه پذیر است و به همین دلیل پیشنهاد می شود که استفاده از کلیشه های ظاهری برای تمایز افراد با وسواس و دقت بیشتری همراه شود."