چکیده:
راههای شناخت خدا از مهمترین مسائل میان پیروان ادیان و اندیشمندان است. استدلال بر وجود خدا از راه گسست عزمها، نقض همتها و شکست پیمانها از تجربههای گرانسنگی است که از مولا علی گزارششده و مسیری نو در راه شناخت خدا گشوده است. این پژوهشبا استفاده از روش اسنادی- کتابخانهای در مقام گردآوری و تحلیل در مقام داوری در پی آن است میزان اعتبار روایی، رویکردهای شارحان نهجالبلاغه و میزان توانایی این روایت درباره اثبات خدا و صفات او را بررسی کند. در میان گزارشهای موجود از این روایت، دو روایت از شیخ صدوق در زمره روایات حسن قرار میگیرد که قابل اعتماد است. از قرن ششم برهان «فسخ عزایم» مورد توجه شارحان نهجالبلاغه قرارگرفته است و شارحان این اثر ارزشمند با دو رویکرد دروندینی و بروندینی به تحلیل این روایت پرداختهاند. آنچه مولا علی درباره گسست تصمیمهای محکم بیان کردهاند، افزون برآنکه وجود خدا اثبات میشود، برخی صفات الهی مانند وحدت، قدرت، قهر، علم و تدبیر نیز اثبات میشود.
One of the most important matters among the followers of religions and intellectuals is the ways to know [and prove] God. One of the valuable experiences is what is narrated from Imam Ali PBUH that he has proved God by dissolution of firm decisions، contravention of motivations، or the break of an agreement which has opened a new way to knowledge of God. This research will try to investigate the traditional validity، the different approaches of interpreters of Nahj-ol-Balaqah and the possibility of proving God and His attributes by this tradition using a library research method in the collection of data and an analytic method in its judgment. Among the present narrations of this tradition، two traditions narrated by Sheikh Saduq are good [hasan] and are reliable. The proof of "dissolution of firm decisions" has been noticed by the interpreters of Nahj-ol-Balaqah since sixth century and they have analyzed this tradition with two approaches: intra-religious and extra-religious. The dissolution of firm decisions، mentioned by Imam Ali PBUH، not only proves God's existence، it proves some of His attributes such as unity، power، being alldominant، knowledge and management as well.
خلاصه ماشینی:
از قرن ششـم برهان «فسخ عزايم » مورد توجه شارحان نهج البلاغه قرارگرفته اسـت و شـارحان ايـن اثر ارزشمند با دو رويکرد درون ديني و برون ديني به تحليل اين روايت پرداختـه انـد.
ايشـان در کتـاب خصال اين گونه روايت کرده است : «احمـد بـن هـارون فـامي و جعفـر بـن محمـد بـن مسـرور گفته اند که محمد بن جعفر بن بطه گفته است که احمد بن ابيعبدالله برقي از پدرش از محمـد بن ابيعمير از هشام بن سالم از امام صـادق ع روايـت کـرده اسـت کـه حضـرت صـادق ع فرمود: از پدرم شنيدم که از پدرش بازگو ميکرد که در محضـر اميرالمـؤمنين ع مـردي برخاست و گفت يا اميرالمؤمنين پروردگارت را به چـه وسـيله شـناختي؟ فرمـود: "بـا به هم خوردن تصميم و شکستن همت که چون به کاري همت گماشتم ، ميان مـن و کـار مورد علاقه ام فاصله ايجاد شد و چون تصميم گرفتم ، قضاي الهي بر خلاف تصميم مـن * جاري گرديد.
٤. برهان فسخ عزايم نه تنها براي اثبات وجود خدا قابـل اسـتدلال اسـت ، بلکـه بـر اساس بيان حضرت علي ع درباره گسست تصميم هاي محکم ، برخي صفات الهي ماننـد وحدت ، قدرت ، قهر، علم و تدبير نيز اثبات ميشود.