چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و پذیرش نظام پیشنهادات در کارکنان دانشگاه آزاد شهرکرد میباشد. جامعه پذیری به عنوان مجموعه ای سازمان یافته که یک فرد خود را در یک سیستم بواسطه آن تعریف می کند است همچنین شامل عمیق ترین و درونیترین حالات است . همچنین روش مرسوم انتقال اطلاعات و عقاید به سطوح عالی سازمان ، نظام پیشنهادات نامیده شده است که درآن میزان و نوع همکاری کارکنان باعث ایجاد نیروی مثبت در آنها و بهبود شرایط و فعالیتهای سازمان میگردد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان مشغول به فعالیت در دانشگاه آزاد شهرکرد می باشد که نمونه ای با حجم ٦٠ نفر و با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم تعیین شده مورد استفاده قرار گرفت . روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه جامعه پذیری و پرسشنامه نظام پیشنهادات محقق ساخته ، میباشد، پایایی این دو پرسشنامه در یک مطالعه مقدماتی به ترتیب ٠/٨٩ و ٠/٨٣ بدست آمده ، هر دو پرسشنامه دارای روایی محتوایی وصوری میباشند. یافته های این مطالعه حاکی از ارتباط بین ابعاد جامعه پذیری و پذیرش نظام پیشنهادات توسط مدیران میباشد. از آنجایی که پذیرش نظام پیشنهادات نتایج مفیدی از قبیل افزایش احساس مسئولیت کارمندان ، افزایش وجدان کاری و تقویت روحیه مشارکت کارکنان به دنبال دارد، نتایج این پژوهش میتواند برای مدیران جهت شناخت بهتر خود و بهبود مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و مدیریت سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"در این مطالعه که بر روی دو نمونه ٢٩٥ و ٢٢٣ تائی صورت کرفته به این نتیجه رسیده اند که ساختار ماشین ، اندازه سازمان و مشاغل با انگیزه بالقوه بالا بطور مثبتی با جامعه پذیری نهادی شده مرتبط است و به سازگاری تازه واردها منجر می شود و همچنین جهت یابی بروکراتیک و نیاز قوی کارکنان به رشد نیز میانجی بین جامعه پذیری و سازگاری نمی باشد.
نتیجه گیری براساس یافته های حاصل از مطاله و با توجه به جدول شماره ١ و ٢ این نکته را می توان بیان داشت که بین دو بعد جامعه پذیری (نقش فردی و تاریخ سازمان ) و پذیرش نظام پیشنهادات رابطه وجود دارد همان گونه که در قبل بیان شد، نقش فردی را بدین گونه تعریف می نمایند: این عامل ترجیحات و رفتارها را در موقعیت های اجتماعی منعکس میکند.
در بعد دیگر جامعه پذیری (تاریخ سازمان ) که در مطالعه حاضر با پذیرش نظام پیشنهادات رابطه معنی دار داشته است میتوان به این نکات اشاره کرد که کسانی که این بعد از جامعه پذیری هستند دارای خصوصیاتی هستند که در مطالعات انجام شده توسط مک کری و کاستا مورد تاکید قرار گرفته است : بطور کلی عناصر توجه به تاریخ سازمان چون تصور فعال ، احساس زیباپسندی و تنوع طلبی، اغلب نقشی در نظریه ها و سنجش های شخصیت ایفا نموده اند اما به هم پیوستگی آن ها در یک حیطۀ وسیع و تشکیل عاملی از شخصیت به ندرت مطرح است ."