چکیده:
زمینه: در خصوص اهیت قضاوت حسابداران در حرفه خود عواملی تاثیرگذار دیده شده و قرار گرفتن در شرایط متفاوت باعث تصمیمات متفاوتی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و وضعیت اخلاقی سازمان بر قضاوت حسابداران است. به بیان دیگر، حسابداران در قضاوت اخلاقی وحرفه ای خود چه عواملی دخیل می دانند.
روش: پژوهش حاضر کاربردی و در زمره تحقیقات پس رویدادی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، حسابداران فعال در شرکت های استان یزد و نمونه آماری به تعداد 300 نفر درنظر گرفته شده که از این تعداد 253 نمونه قابل قبول به صورت تصادفی ساده انتخاب گردیده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و روش پیمایشی جمع آوری شده است که برای توصیف داده ها از آمار توصیفی شامل جداول فراوانی و به منظور آزمون فرضیه ها از آزمون کالموگروف اسمیرنف و روش های آماری پارامتریک یا ناپارامتریک نظیرآزمون t و رگرسیون خطی تک متغیره استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت اخلاقی سازمان و از بین ویژگی های جمعیت شناختی افراد فلسفه اخلاقی حسابداران و جنسیت بر قضاوت حسابداران رابطه معنی داری دارد و فرضیه های آنها تایید می شود. ولی وضعیت تاهل و سن و میزان تحصیلات از ویژگی های جمعیت شناختی بر قضاوت حسابداران رابطه معنی داری ندارد و فرضیه های آنها تایید نمی شود.
نتیجه گیری: رفتار غیراخلاقی سازمان و افراد شاغل در سازمان اعم از مرد یا زن می تواند عامل اتخاذ تصمیمات غیراخلاقی در حوزه حسابداری باشد.
خلاصه ماشینی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای جمعیت شناختی و وضعیت اخلاقی سازمان بر قضاوت حسابداران است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که وضعیت اخلاقی سازمان و از بین ویژگیهای جمعیت شناختی افراد فلسفه اخلاقی حسابداران و جنسیت بر قضاوت حسابداران رابطه معنیداری دارد و فرضیههای آنها تایید میشود.
05 میباشد فرض صفر رد نمی شود یعنی هر سه گروه واریانسهای برابری دارند، سپس با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره F(083/1) و (رجوع شود به تصویر صفحه)سطح معناداری (340/0) که از 05/0 بزرگتر است در سطح اطمینان 95% فرض صفر رد نمیشود لذا در سطح اطمینان 95% تفاوت معنی داری بین سه مقطع تحصیلی در قضاوت حسابداران وجود ندارد.
یکی از حرفی که بهطور بالقوه تحتتأثیر قضاوت حرفهای قراردارد حسابداری است زیرا حسابداران درامور روزمره و ارجاعی خود ناگزیند در مواردی نسبت به اعمال قضاوتهای حرفهای اقدام نمایندکه البته نقش ملاحظههای اخلاقی درشکلگیری این قضاوتها و لزوم توجه به اخلاق در آن میتواند مفید بوده و موجب بهینگی تصمیمات متخذه از طرف حسابداران و بهبود تأثیر تصمیم آنها بر ذینفعان متعدد مشمول این تصمیمات باشد.
در فرضیه فرعی چهارم تأثیر سطح تحصیلات بر قضاوت حسابداران مطرح و مورد آزمون قرار گرفت و از نتایج حاصل از تحلیل دادهها این پژوهش چنین بر میآید که سطح تحصیلات تأثیر معنیداری برقضاوت حسابداران ندارد، لذا سطح تحصیلات را نمیتوان بعنوان عاملی اثر گذار برقضاوت اخلاقی شناخت.