چکیده:
ترکیب «پری مار» در ادبیّات منظوم فارسی، برای اوّلین بار در «حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة» سنایی غزنوی دیده میشود و بعد از وی، این ترکیب را فقط خاقانی شروانی به کار برده است. در متون منظوم دیگر، اثر و نشانی از آن نیست. در ادبیّات منثور فارسی نیز، این ترکیب به صورت «مارپری» در «داراب نامة» طرسوسی آمده است. با بررسی این ترکیب، میتوان به همانندیهای آن با اسطورة «گرگن مدوزا» از اساطیر کهن یونان و «دهاک» (= ضحّاک) اسطورة ایرانی دست یافت. نوشتة حاضر در حد توان در روشنگری این مسئله کوشیده است.
خلاصه ماشینی:
در شواهدی از سنایی و خاقانی که ترکیب «پری مار» به کـار رفتـه ، عناصـری چـون : «مار «(= اژدها)»، پری «(=دیو)»، «زلف » (=گیـسو) دیـده مـی شـود، کـه از جهـاتی بـا اسطورة «ضحاک » در شاهنامۀ فردوسی و اسطورة «دهـاک » (=اژیـدهاک ) در بندهـشن ، قابل تطبیق است و در همانندی و مشابهت های این اسطوره با دیگر اساطیر ملل هنـد و اروپایی ، چنانکه در قبل گذشت ، نمی توان تردیـد کـرد و «بـاقری » اساسـا، صـورت هـای مختلف این بن مایۀ اساطیری را به مثابۀ یک ژرف ساخت می داننـد کـه در طـول تـاریخ ، دگرگونی یافته و در هر مقطعی ، به گونه ای جدید با مختصات اصلی ظاهر شـده اسـت و روایات متعددی را به صورت چنـدین روسـاخت متفـاوت ، ارایـه مـی دهـد (رک .
از طرفـی از آنجـا کـه در مطالعـاتی از ایـن دست ، وجود بن مایه ها یا محتوای کلی یکسان یا همانند، برای طرح مجموع آن در طـول یا عرض هم کافی است و لزومی به همخوانی دقیـق جزئیـات نیـست ، لـذا بـا توجـه بـه مشابهت ها و مناسبت های موجود در گونه هـای مختلـف یـک روایـت سـنتی کـه میـان ترکیب «پری مار» از یک سو و اسطوره های «گرگن مدوزا» و «دهـاک » از سـوی دیگـر، مشاهده مـی شـود، مـی تـوان «پـری مـار» را از مـصادیق «احیـای اسـطوره » و یکـی از اسطوره های ادبی در ابیات سنایی و خاقانی دانست .